شکوه سبز
زهرا داوری
تناور و بلند شد
سرش به ابرها رسید
به گُل نشست و بار داد
در آسمان نفس کشید
میان برگ و ریشهاش
بهار، آشیانه کرد
بزرگ و باشکوه شد
جوان شد و جوانه کرد
نه تن به برف و باد داد
نه تختخواب و میز شد
در اوج حملهی خزان
چون ایستاد، عزیز شد
گرفت زیر سایهاش
پرندههای خسته را
تناور و بلند شد
درخت انقلاب ما
ارسال نظر در مورد این مقاله