تعیین ساعت به وقت هزار سال پیش
فرناز شهیدثالث
برای من و شما که هروقت بخواهیم، نگاهی به صفحهی موبایل یا ساعت مچیمان میاندازیم و ساعت را با دقیقه و ثانیه میخوانیم، تشخیص وقت و زمان کار پیچیدهای نیست. شاید حتی فکرکردن به این موضوع که هزاران سال پیش آدمها چه تصوری از زمان داشتند، کار سختتری باشد.
از اینکه اولین بار چه کسی به ساختن ابزاری برای تعیین وقت فکر کرد، چیز زیادی نمیدانیم، ولی چنین آدمی واقعاً نابغه بوده است. همینقدر میدانیم که وقتی آدمها کمکم یاد گرفتند کشاورزی کنند و یکجانشین شدند، به کشف راههایی برای سنجیدن زمان فکر کردند؛ چون کاشت و برداشت محصولات کشاورزی حتماً باید در وقت مناسب انجام شود.
اینطوری بود که آدمها سرشان را بالا گرفتند و در آسمان، نظم و ترتیبی پیدا کردند که میشد روی آن حساب کرد. بعد از آن، آدمها سرشان را پایین انداختند و سعی کردند روی زمین وسایل و ابزاری بسازند تا بتوانند نظم و ترتیبی را که پیدا کرده بودند ثبت کنند. تشخیص تغییر فصل و ماه و تعیین روز و ساعت و دقیقه و حتی دقیقتر از آن یعنی ثانیه و صدم ثانیه، در طول هزاران سال تکمیل شد.
ابزارهای زمانسنج اولیه، اغلب بخشی از بناهای معماری بودند که با توجه به زاویهی تابش نور خورشید، روزهای خاصی از سال مانند اعتدال بهاری و اعتدال پاییزی (آغاز بهار و آغاز پاییز) و انقلاب تابستانی و انقلاب زمستانی (اول تابستان و اول زمستان) را مشخص میکردند. در ایران بناهایی به اسم چهارتاقی از دوران ساسانیان و پیش از آن به جا مانده که به احتمال زیاد یکی از کارکردهای آنها همین تعیین فصلها بوده است.
یکی دیگر از قدیمیترین ابزارها و وسایل سنجش زمان، ساعتهای آفتابی بودند. در محوطهی باستانی چغازنبیل ایران در استان خوزستان، دو سکوی دایرهای به جا مانده که احتمال دارد نوعی ساعت آفتابی باشد. بنای چغازنبیل که به احتمال زیاد برای عبادت و نیایش ساخته شده بوده، به تمدن ایلامی در ایران باستان مربوط است و چیزی حدود پنجهزار سال قدمت دارد. البته امروز کسی بهطور دقیق نمیداند کاربرد اصلی سکوها چه بوده، اما با توجه به محل و زاویهای که قرار گرفتهاند، حدس زده میشود که نوعی ساعت آفتابی باشند. شاید تنها راه مطمئنشدن از آن، سفر در زمان و رفتن به پنجهزار سال پیش باشد. البته هنور وسیلهی این سفر اختراع نشده و فعلاً باید صبر کرد.
ساختن ساعتهای آفتابی پیشرفت بزرگی برای بشر بوده. شاید شما هم نمونۀ سادهای از آن را برای آزمایش علوم مدرسه ساخته باشید. همین چیزی که امروز برای ما فقط یک سرگرمی جالب است، زمانی مهمترین ابزار زمانسنجی بوده. طبیعی است که هر وسیلهای با توجه به شرایط زمانی و سطح دانش و نیازهای آدمها کاربرد دارد. مثلاً فکر کنید مجبور بودید به ساعت آفتابی خودتان نگاه کنید تا بفهمید وقت مدرسهرفتن شده یا نه. البته خوبیاش این بود که در روزهای ابری کسی متوجه نمیشد ساعت چند است و غیبت همه موجه بود، اما حتی فکرکردن به این کار هم غیرممکن است.
در گذشته غیر از ساعت آفتابی، یک وسیلۀ خیلی جالب و عجیب به اسم «اسطرلاب» هم برای تشخیص زمان وجود داشته. احتمالاً این کلمهی سخت، همان «ستارهیاب» باشد. حرفوحدیث زیادی پشتسر این اسطرلاب هست. این روزها آن را بیشتر بهعنوان وسیلهای برای کارهای خرافی مثل طالعبینی میشناسند، اما درواقع یک ابزار علمی مهم بوده که در نجوم و جغرافیا کاربرد زیادی داشته. یکی از مهمترین کاربردهای اسطرلاب، تعیین وقت در شب و روز، و مشخصکردن زمان طلوع و غروب خورشید است. به همین دلیل آن وقتها که کسی ساعت نداشته، این وسیله برای مسلمانها که با طلوع و غروب آفتاب نماز میخوانند، ابزار مهمی حساب میشده است.
قدیمیترین اسطرلابهایی که در ایران پیدا شده بیش از هزار سال عمر کردهاند، اما کسی نمیداند اولین اسطرلاب را چه کسی و کجا ساخته است. نکتۀ جالب اینکه برای استفاده از اسطرلاب، نیازی به دانستن فرمولهای ریاضی و فیزیک نیست؛ کافی است طرز کار آن را یاد بگیرید. این روزها، البته برای فهمیدن ساعت و روز و فصل، ابزارهای سادهشدهای مثل ساعت و تقویم در دسترس است، اما یادگرفتن استفاده از اسطرلاب هم مثل ساختن ساعت آفتابی هیجان زیادی دارد. سردرآوردن از رمزوراز آسمان و ستارههایش، بخشی از این هیجان است. اما دلتان را صابون نزنید که با اسطرلاب بتوانید در زمان سفر کنید و ببینید پنجهزار سال پیش در چغازنبیل چه خبر بوده است؛ امکان ندارد.
ارسال نظر در مورد این مقاله