رساناترین رسانه
#سمیه_سلطانپور
#نوجوانان_و_رسانهها
نویسنده: مجموعهی نویسندگان
ناشر: #نردبان
رسانه وسیلهای برای برقراری ارتباط و انتقال اطلاعات به مردم است و نقش عمدهای در زندگی ما بازی میکند. ما هر روز با رسانهها در ارتباط هستیم و پیامهای متفاوتی از آنها دریافت میکنیم. نوع پیامها به مخاطب آنها بستگی دارد و ممکن است، اثرات مثبت یا منفی داشته باشد. با مطالعه این کتاب با رسانهها، اهداف، پیامها و تأثیر آنها بر افراد آشنا میشویم و میآموزیم که آگاهانه با رسانهها و تبلیغات آنها روبهرو شویم.
#روزنامه_سقفی_همشاگردی
نویسنده: #فرهاد_حسنزاده
ناشر: #افق
اخبار و اتفاقاتی که در اطرافمان در حال رخدادن هستند، همیشه برایمان مهم بودهاند. بچههای مدرسه تصمیم میگیرند تا اتفاقاتی که در مدرسه و اطرافشان در حال رخدادن است را در روزنامهای به اسم روزنامه سقفی جمعآوری کنند. در این مسیر باید با رقبایی که در حال نوشتن روزنامه دیواریهای مدرسه هستند، رقابت کنند و از طرفی باید مواظب باشند تا زبان طنزی که در متنهایشان استفاده میکنند، بزرگان مدرسه را نرنجاند تا باعث بستهشدن روزنامه سقفیشان نشوند.
#این_وبلاگ_واگذار_میشود
نویسنده: #فرهاد_حسنزاده
ناشر: #افق
پیداکردن رفقای قدیمی در عصر ارتباطات خیلی راحتتر از سی یا چهل سال قبل شده است. #زال نوجوانی آبادانی است که یکی از همسایههایشان در دوران جنگ، دسته کلیدی به او میسپرد تا وقتی برگشتند، آن را پس بگیرند. زال دلباختهی #فریبا دختر همین همسایه بوده است، ولی فریبا نسبت به او احساسی نداشته. زال بعد از سی و چند سال #وبلاگی به نام #دسته_کلید راه میاندازد تا از این طریق بتواند عشق قدیمیاش را پیدا کند، ولی در این مسیر برایش اتفاقات جدیدی رخ میدهد...
#تام_گیتس_و_خانهی_درختی
نویسنده: #اندی_گریفیتس
مترجم: #آنیتا_یارمحمدی
ناشر: #هوپا
قبل از اینکه کامپیوتر و اینترنت به وجود بیاید، ما از طریق کتاب به اطلاعات مختلف دست پیدا میکردیم. #تام_گیتس و دوستش در این مجموعهرمانهای جذاب، تلاش میکنند تا یک کتاب بنویسند و به ناشرشان تحویل بدهند. این دو دوست که یکی مینویسد و دیگری برای نوشتههای دوستش تصاویر جذاب طراحی میکند، باهم اتفاقات جذابی را از سر میگذرانند تا بتوانند کتابهایشان را بنویسند...
#باهوش
نویسنده: #کیم_اسلیتر
مترجم :#مژگان_کلهر
ناشر: #افق
شاید به غیر از گفتوگوکردن، راههای دیگری هم برای ارتباط برقرارکردن با دیگران باشد. شاید بتوانیم از طریق راههای دیگری هم افکارمان را برای بقیه توضیح بدهیم. پسربچهی رمان باهوش با کشیدن نقاشیهایی از صحنهی جنایتی که شاهدش بوده است، به پلیس کمک میکند تا مدارکی را که از چشمش دور مانده، پیدا کند. بچهای که برایش ارتباط برقرارکردن با دیگران کار راحتی نبود، حالا با کمکگرفتن از قلم و کاغذ باعث میشود تا قاتل به دام بیفتد.
#پالی_فینک_بزرگ
نویسنده: #الی_بنجامین
مترجم: #کیوان_عبیدی_آشتیانی
ناشر: #افق
ما دربارهی خیلی از آدمهای مهم چیز زیادی نمیدانیم به غیر از حرفهایی که مردم اطرافمان دربارهیشان برایمان تعریف کردهاند. آیا مردم واقعیتها را دربارهی آن فرد به ما میگویند یا برداشتهای خودشان را؟ #کیتلین در رمان پالی فینک بزرگ تمام تلاشش را میکند تا واقعیت را دربارهی شخصیت #پالی_فینک کشف کند.
#اردک_سیاه
نویسنده: #ژانت_تیلور_لیسل
مترجم: #نسرین_وکیلی و #پارسا_مهینپور
ناشر: #افق
چطور باید مطمئن بشویم که اتفاقات تاریخی، داستان نیستند و واقعاً اتفاق افتادهاند؟ #روبن و #جید در رمان اردک سیاه تلاش میکنند تا واقعیت را دربارهی دزدان دریایی که کشتیشان در آبهای نزدیک محل زندگی آنها، سالهای دور غرق شده است، کشف کنند. آنها با سرککشیدن در لابهلای روزنامههای قدیمی و خواندن مقالههایی که دربارهی آن ماجرا نوشته شده است و پرسوجوکردن از پیرمردهای شهرشان، تلاش میکنند تا متوجه بشوند واقعاً چه اتفاقی در آن زمان افتاده است و آیا آن گروه هنوز وجود دارد؟
ارسال نظر در مورد این مقاله