غیر از تو هر چه هست فراموش میشود
تاریخچه جمعآوری و نشر کتاب مقدس قرآن
سمانه قلیزاده
پرده اول: مشق شب
هفته پیش سر زنگ دینی بچههای کلاس مسخرهبازیشان گل کرد و شروع کردند به سؤالهای بیربطپرسیدن و خندههای بیجا کردن. نتیجهاش این شد که آخر کلاس آقای معلم از خجالتمان درآمد و به هر کداممان یک موضوع داد برای تحقیق که تا هفتهی بعد بیاوریم. همه صدایمان درآمد و شروع کردیم به اعتراض، اما بیفایده بود؛ مرغش یک پا داشت.
موضوع من «کتاب قرآن» بود؛ خوشحال شدم، در مورد قرآن نوشتن را همه بلدند، پس دست به قلم شدم و شروع کردم:
سؤال اول: چه زمانی قرآن نازل شد؟
جواب: اگر بخواهیم زمانیکه اولین آیه به حضرت محمد(ص) نازل شد را از بدو تولد ایشان حساب کنیم، 40 سال طول کشید تا اولین آیه نازل شود، ولی اگر از زمان مبعوثشدن پیامبر حساب کنیم، مبعوثشدن ایشان مساوی بوده با نازلشدن اولین آیه که همان آیهی «أِقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَذی خَلَق» سورهی علق بود در غار حرا در مکه.
سؤال دوم: قرآن سورهسوره نازل شد یا آیهآیه یا یکباره؟
جواب: ...
سؤال سوم: چه شد که قرآن شد کتاب؟
جواب: ...
سؤال چهارم: چه کسی به کتاب تبدیلش کرد و به شکل امروز در دست ما قرار گرفت؟
جواب: ...
سؤال پنجم: فکر چه کسی بود کتاب شدنش؟
جواب: ...
سؤال ششم و هفتم و ...؟!
اینجا ماندم. انگار خالی شدم و دیدم چیز دیگری از قرآن نمیدانم برای ادامهدادن.
پرده دوم: باید تحقیق کنم!
چون فهمیدم چیزی نمیدانم، شروع کردم به گشتن در سایتهای مختلف. یک کتاب قطور 1000 صفحهای هم در مورد تاریخچه قرآن از کتابخانه امانت گرفتم. از دوست پدرم هم که تحصیلکردهی حوزهعلمیه بود، سؤالاتی پرسیدم و یک تحقیق درست و حسابی را کلید زدم.
طبق گفتههای دوست پدرم، فهمیدم قرآن از اول به صورت آیه طی مدت 23 سال بر پیامبر نازل شده است و درست است آیهها از یک سوره و پشت سر هم نبودهاند، اما از همان اول معلوم بود که هر آیه که نازل میشود، قرار است در کدام سوره قرار بگیرد؛ مثل یک پازلی که در نهایت قرار بود تکمیل شود. چیزی که برایم جالب بود این بود که سورهای 10 آیهاش مثلاً حالا و 20 آیهاش در چند سال بعد نازلمیشده و پیامبر خودشانمیگفتند که چه آیههایی باید در کنار هم قرار بگیرند و ترتیب سورهها را هم خود پیامبر میگفتند که کدام سوره اول و کدام سوره دوم باشد. البته این را فهمیدم که دربارهی مسائل تاریخی همیشه حرفهای ضد و نقیض هم هست و باید دنبال صحیحترین روایت تاریخی باشم، مثلاً در آن کتاب قطور نوشته شده بود که ممکن است در طول زمان و هنگام گردآوری قرآن بعضی سورهها جابهجا شده باشد، اما خود کتاب تصحیح کرده بود که «سیدمرتضی» که از علمای بزرگ شیعه است، نقل کرده که قرآن در عهد رسول خدا گردآمدهبود؛ چنانکه اکنون هست. از «ابنعباس» هم روایت شده که گفته چون چیزی بر پیامبر نازل میشد، کسی از نویسندگان را میخواند و میگفت که این آیات را در جایی که چنین و چنان یاد شده بگذار، پس روایت درست همان است که زمان پیامبر خودشان ترتیب سورهها و آیهها را مشخص فرموده بودند.
پرده سوم: بیشتر باید بخوانم!
در کتاب «تاریخ قرآن» خواندم که حدیثهای زیادی گفته شده که قرآن در شب قدر به یکباره بر پیامبر نازل شده است که این حدیثها با روند تدریجی آیهآیه نازلشدن قرآن منافات دارد؛ البته تفسیرهایی برای این دو روایت در همان کتاب بود، بهترین و شاید صحیحترین نظر این بود که قرآن احتمالاً در شب قدر به یکباره بر قلب پیامبر نازل شده و در طول این 23 سال کمکم بر زبان پیامبر برای اهل زمین جاری شده است، ولی این مسئله زیاد جای بررسی داشت که متأسفانه در تحقیق یکی دو صفحهای من جا نمیشد و به نوشتن همین چند خط اکتفا کردم، ولی شاید بعداً مفصل در موردش تحقیق بکنم.
پرده چهارم: فایل صوتی،تصویری پیامبر
یک لحظه حین این تحقیقات پیش خودم فکر کردم شاید اگر من در آن زمان بودم، وقتی پیامبر شروع میکرد به خواندن قرآن، گوشیام را درمیآوردم و فیلم میگرفتم. بعد هم یک مصاحبه درست و حسابی از پیامبر میگرفتم که خودشان به همهی این سؤالها پاسخ بدهند، آنوقت ویدئو و مصاحبه را در فضای مجازی شِیر میکردم تا بقیه هم بتوانند ببینند و استفاده کنند، ولی خب لابد با این هوش مصنوعی که این روزها آمده یکی میآمد و میگفت که این پیامبر نیست و با هوش مصنوعی شبیهاش را درست کردهاند یا این که میگفتند این اصلاً صدای پیامبر نیست. شاید حتی آیههای قرآن را هم میگفتند کار هوش مصنوعی است.
خب قبول که آن زمان گوشی نبوده، ولی اصلاً چیزی به نام کتاب بوده؟!
پرده پنجم: کتاب به دست خط پیامبر!
کتاب قطعاً بوده است، چون تورات و انجیل قبل از قرآن بهصورت کتاب وجود داشتند. احتمالاً فکر اولیهی کتابشدن قرآن هم برای خود پیامبر بوده، چون بیشتر افکار اولیه برای پیامبران بوده است؛ مثلاً حضرت «ادریس» پایهگذار فلسفه بوده یا نرمکردن آهن توسط حضرت «داوود» انجام گرفته و ...
جواب این سؤال که چه کسی قرآن را جمعآوری کرد را هم پیدا کردم. برخی میگویند قرآن در زمان «عثمان» و برخی میگویند در زمان «عبدالملک مروان» و «حجاجبنیوسف» جمعآوری شد که اینها خیلی تأیید نمیشود. در کتاب تاریخ قرآن، همان کتاب قطور، گشتم. آنجا نوشته بود به احتمال زیاد در زمان خود پیامبر بوده، چون پیامبر همیشه تأکید داشتند که قرآن قرائت و حفظ شود؛ به همین دلیل یاران زیاد پیامبر از جمله «ابوذر» از حافظان قرآن بودند و قرآن را حفظ میکردند. همینطور پیامبر همیشه صحابهاش را به دیارهای مختلف میفرستادند تا قرآن را به مردم یاد بدهند. امیرالمؤمنین هم تعلیم قرآن انجام میدادند، که اینها نشان بر تلاشهای پیامبر برای حفظ و جمعآوری قرآن است.
در آن زمان ابزار نوشتن و کاتبان وحی کم بودند. در زمان پیامبر تعداد افراد با سواد که بتوانند قرآن را بنویسند خیلی کم بوده، شاید حدود 17 نفر بودند. از طرفی حفظکردن، جزئی از سنت کهن و رایج اعراب بوده است و به این صورت پیامبر سعی میکردند قرآن را جمع کنند تا قرآن باقی بماند برای نسلهای بعد، ولی بعدها، بعد از تلاشها و تشویقهای زیاد پیامبر، تعداد کاتبان وحی به بیش از 40 نفر رسیدند. در کتاب تاریخ قرآن نوشته بود سعیمیکردند روی هر چیزی که وجود داشته مثل پوست، حریر و... آیات قرآن را بنویسند که البته در چند جا آمده که روی صفحههای پهن که در واقع همان کاغذ بوده مینوشتند.
پرده ششم: اختلاف قرائت یا تحریف؟
در قرائتهای مختلف شاید یک فتحه یا کسره یا چیزهای کوچکی مثل این، جابهجا شده باشند که دلیلش اِعراب نداشتن خط آن زمان عربی که خط «کوفی» بود، باشد. این خط بدون نقطه بود و از طرفی قاریان و حافظان قرآن هم از نواحی مختلف بودند و مختصری لهجهها و گویشهایشان این تغییرات بسیار ناچیز را صورت داده است، ولی خیلی تفاوتی ندارد و همچنان تحدی و معجزهبودن قرآن در قرائتهای مختلف پابرجاست.
راستی فهمیدم که در زمان پیامبر و امیرالمؤمنین هم قرآن را با صوت میخواندند. الان هم که قاریان قرآن با صوتهایی که بر اساس دستگاههای موسیقی است قرآن را میخوانند و فقط در مورد یکی از مشهورترین قاریان همین را بگویم که بر اثر شنیدن صدای قرائت او، صدها نفر مسلمان شدهاند...
پرده هفتم: بالاخره کی کتاب شد؟!
گشتم و فهمیدم بعضی معتقد بودند در دوره «ابوبکر» بوده و بعضی معتقد بودند در دوره «عثمان» قرآن به چاپ رسیده و به چندین بلاد صادر شده است که با توجه به مفهومی که امروزه از چاپ در نظرم بود این گزارشها درست به نظر نمیرسیدند.
در جای دیگر خواندم اولین نسخهی کامل قرآن به قرن نهم میلادی یا سوم هجری برمیگردد.
و در سندی دیگر هم دیدم که ذکر شده بود که متن عربی قرآن، نخستین بار در فاصلهی سالهای 1514 تا 1523 میلادی در ونیز چاپ شد که همان موقع پاپ دستور به جمعکردن آن داد. البته این خبر آخر در مورد چاپ کتاب به معنایی که الان در مورد آن صحبت میکنیم نزدیکتر است.
به هر صورت به این جواب این طور رسیدم که اولین چاپ اسلامی قرآن در سال ۱۷۸۵ در سنپترزبورگ بوده است و در ایران هم، سال ۱۸۲۸ میلادی، که بین سالهای 1206 و 1207 شمسی میشود، قرآن به چاپ رسیده است.
پرده هشتم: کی ترجمه شد؟!
ظاهراً «سلمان فارسی»، «صهیب رومی»، «بلال حبشی» و… اولین ترجمهکنندگان قرآن بودهاند، اما بهتر است بگوییم خود پیامبر اولین ترجمه را در نامهای که برای «نجاشی» پادشاه حبشه نوشته بودند یا نامهای که برای «خسروپرویز» نوشته بودند، داشتهاند. اما از نظر ترجمهی کامل قرآن این طور که میگویند قدیمیترین ترجمه برای سلمان فارسی است.
پرده نهم: حیف ...
دلم میخواست باز هم میگشتم و بیشتر در مورد قرآن میفهمیدم، اما متأسفانه فرصت نکردم. شاید روزی این کار را کردم، اما الآن حس میکنم برایم مهم نیست چه کسی قرآن را تبدیل به کتاب کرد، کی چاپ شد و کی به دست ما رسید؛ برایم مهم این است که قرآن کتاب است و میماند برای همهی مردم و همهی دورهها.
ارسال نظر در مورد این مقاله