آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد!
بهار نوروزی
مجلهی معروف تایم با توجه به رکوردهای جدید گرما در جهان، مقالهای منتشر کرد با این عنوان: «ایالاتمتحده باید سامانهی تهویهی مطبوع AC را کنار بگذارد و از تکنیکهای خاورمیانهای برای خنک کردن شهرهایش استفاده کند» در این مقاله از بادگیرهای ایرانی به عنوان الگویی کارساز نام برده بود که بدون برق و تنها با ساخت سازهای دستساز، میتواند خانهها را خنک کند و توصیه کرده بود به معماران آمریکایی تا برای برجهای این کشور از این معماری استفاده کنند.
این خبر در حالی منتشر شده است که معماری ایران مدتهاست این سازههای سنتی را فراموش کرده و به تقلید از غرب، معماریاش دستخوش تغییرات زیادی شده است؛ تغییراتی که مخصوصاً در قرن اخیر هیچ هویت و شناسنامهای ندارند و روزبهروز شهرها زشتتر و بیهویتتر میشوند! بهقولمعروف: «کلاغ اومد راه رفتن کبک رو تقلید کنه، راه رفتن خودشم یادش رفت»!
حالا زندگی در این ساختمانهای بیشناسنامه، آن هم در کمربند اقلیم گرم و خشک کشوری مثل ایران که کویر لوت و دشت کویر را در دل خود جای داده است، باعث میشود در ظهرهای گرم تابستان در خانه و زیر باد دستگاههای خنککننده پناه بگیریم. دقیقاً همین زمان است که باید فکر کنیم که قدیمترها که برق نبود و دستگاههای سرمایشی وجود نداشت، در گرمای تابستان چطور زندگی میکردند؟!
آنها در کنار روشهای مختلفی که برای خنک کردن بدن، مانند پوشیدن لباسهای روشن و خنک، شستن دست و صورت، خوردن خوراکیهایی که دمای بدن را کاهش میدادند و یا گذران روز فقط و فقط در زیر سایهها، موفق به ابداع سازهای شدند که هنوز هم برای خنک کردن ساختمانها در برخی شهرهای ایران استفاده میشود؛ یعنی بادگیر.
بادگیر، سازهی خلاقانهی ایرانیها، دلیل خنکبودن اتاقهای تابستاننشین در مناطق گرم ایران و در طول فصل تابستان بود. بر اساس منابع تاریخی، بادگیر در حدود اوایل قرن یکم هجری ابداع شد، ولی قدیمیترین بادگیر موجود در ایران، متعلق به مدرسهی غیاثیه خرگرد در استان خراسان رضوی، و سال ساخت آن حدود ۶۰۰ سال پیش بود.
بااینکه بادگیرها ظاهرشان به نسبت ساده بود، ولی ساخت آنها زمانبر و پرهزینه بود؛ البته باید توجه داشته باشیم که یک بار هزینه میشد و یک عمر استفادهاش را میبردند و دقیقاً برخلاف دستگاههای خنککنندهی امروزی که همیشه هزینهبر هستند و هزینهی نگهداریشان هم کمتر از پول برقشان نیست.[1]
البته آن موقع هم همه به اندازهی کافی پول نداشتند و به همین خاطر، حتی در استانهای گرمسیری مانند یزد، کرمان و هرمزگان، همهی خانهها و ساختمانها بادگیر نداشتند.
بادگیرها هم به نسبت اندازهی خانه و موجودی جیب صاحبخانه و دلایل دیگر، تنوع زیادی داشتند؛ بزرگ و کوچک، یا تفاوت شکل و ظاهر و... معمولاً ساختمانهای بزرگتر و مهمتر شهر، بادگیرهایی بزرگتر و با اضلاع بیشتر داشتند.
در رابطه با مصالح به کار رفته در بادگیرها هم میتوان به این موضوع اشاره کرد که در گذشته ایرانیان تنها از مصالحی استفاده میکردند که در همان منطقهی جغرافیایی پیدا میشده است. بهطور مثال در یزد از کاهگل و خاک رس و در استان هرمزگان از کاهگل و ماسهی ساحلی استفاده میشده است.
ساختار بادگیر بهگونهای است که در گرمای تابستان، دریچههایی در جهت باد غالب و مطلوب داشته است و بهوسیلهی این دریچهها، باد را به سمت اتاق زیر بادگیر هدایت میکرد. همچنین به دلیل اینکه چگالی هوای گرم کمتر است و به سمت بالای اتاق هدایت میشود، از طریق همین بادگیر هدایت شده و از فضای اتاق خارج میشد. در بعضی از ساختمانها و منازل، علاوه بر بادگیر، در اتاق زیر آن، حوضچهای قرار داشت که به هرچه بیشتر خنکترشدن هوای اتاق کمک میکرد.
همانطور که گفتیم بادگیرها مدلهای مختلفی داشتند[2]، مثل:
- بادگیرهای یکطرفه (اردکانی):
بادگیرهای یکطرفه، تنها از دریچهی ورودی، جریان هوا داشتند و به همین دلیل ارزانترین و آسانترین بادگیر برای ساخت بودند. به همین علت در شهرهایی مانند طبس، میبد و یا عقدا، اکثر خانهها بادگیر یکطرفه داشتند.
- بادگیرهای دوطرفه (کرمانی):
بادگیرهای دوطرفه، کمی پیچیدهتر بودند؛ آنها دو دریچه برای ورود و خروج هوا داشتند که اگر جهت جریان باد تغییر کرد، از جهت جدید هم باد را دریافت کنند و از دریچهی دیگر هوای گرم اتاق را خارج کنند. بادگیرهای دو طرفه از بادگیرهای اردکانی یا یکطرفه دقیقتر بودند و بیشتر در آبانبارها کاربرد داشتند.
- بادگیرهای سهطرفه:
بادگیرهای سهطرفه درواقع از سه سمت دریچه داشتند و اینطور به نظر میرسد که سه ضلع از یک مربع را بهعنوان دریچههای بادگیر ساخته بودند. ضلع بزرگتر در جهت اصلی باد قرار داشت و بهمنظور دریافت بیشتر باد، ساخته شده بود. ضلعهای کوچکتر نیز برای کمک به دریافت باد بیشتر موقع تغییر جهت باد، ساخته شده بودند.
- بادگیرهای چهارطرفه (یزدی):
بادگیرهای چهارضلعی یا یزدی، از بزرگترین و پیچیدهترین نوع بادگیرها بودند و از چهارطرف امکان دریافت باد مطلوب را داشتند. در طول زمان، به تعداد اضلاع بادگیر یزدی اضافه شد و بادگیرهای ششضلعی و هشتضلعی و حتی مدور نیز در بعضی بناها دیده میشد.
- بادگیرهای چپقی:
بادگیرهای چپقی شاید در شکل ظاهری هیچ شباهتی به بادگیرهای دیگر نداشتند، اما از نظر کاربرد و کارایی دقیقاً همان کار بادگیر را انجام میدادند و فقط به جای سازهای با سطح مقطع مربعی، از سازههایی مانند لولههای زانوییشکل استفاده میشد. بادگیرهای چپقی به وسیلهی چندین لوله در کنار هم، باد مورد نیاز را دریافت میکردند.
- بادگیرهای دوطبقه:
بادگیرهای دوطبقه، در حقیقت اوج شاهکار معماران آن زمان برای ساخت بادگیرها بودند. این بادگیرها از یک بادگیر بسیار بزرگ و یک بادگیر کوچکتر به عرض و طول تقریبی دو تا سه متر و با ارتفاع بیشتر، دقیقاً در وسط دیگری ساخته میشدند. بادگیرهای دوطبقه ساختاری کاملاً مجزا از هم داشتند و اگر یک بادگیر دچار آسیبدیدگی میشد، بادگیر دیگر همچنان کارایی داشت.
البته در کنار مزایای خیلی زیادی که بادگیرها داشتند و دارند باید این نکته را هم گفت که معایبی هم مثل ورود گردوغبار زیاد، ورود جانوران و پرندگان و همچنین عدم کنترل بر روی میزان ورود هوا و رطوبت وجود داشته است.
بادگیرها که یکی از شاهکارهای معماری ایران به شمار میروند، و سازههای باشکوه و غرورآفرینی بودهاند، به دلیل دشوار بودن ساختشان، و نبود استادکارهای ماهر ایرانی که توانایی ساختشان را داشتند، کمکم کمیاب و نایاب شدند و جایشان را کولرها و وسایل سرمایشی امروزی گرفتند که ما را از گرمای جانسوز نجات دهند، اما حالا دنیا دارد به این فکر میکند که آیا باز میشود رفت سراغ چنین سازههایی؟!
[1] بهعنوان دبیر تحریریه خواستم نکتهای اضافه کنم: بادگیرها بیستوچهارساعته کار میکردند، اما این دستگاههای خنککننده به دلیل هزینههای سنگین برق، و مخصوصاً بیبرقی در ایران، سر ساعت توی ادارهها خاموش میشوند و ما که مجبوریم برای کار مجله بمانیم باید یکسره عرق بریزیم؛ آن هم با لباس رسمی اداره!
[2] با توجه به اینکه هنوز در شهرهای مختلف بادگیرها وجود دارند شاید باید از افعال زمان حال استفاده کنیم، اما چون دربارهی ساخت آنها داریم صحبت میکنیم، افعال این متن به صورت گذشته استفاده شده است.
ارسال نظر در مورد این مقاله