10.22081/hk.2023.74848

چیزی شبیه دمای جهنم!

موضوعات

چیزی شبیه دمای جهنم!

هادی خورشاهیان

 1- همان طور که می‌دانید خیلی چیزها نسبی است و به همین دلیل من یک نفر که واقعاً شاخصه‌ی دمایی فصل‌ها و ماه‌ها از دستم در رفته است. به‌خصوص در سال‌های اخیر که انگار آن طرف لایه‌ی اُزون هم اتّفاقاتی اُفتاده است که کسی راستش را به ما نمی‌گوید و فکر می‌کند ما نامحرم هستیم که نیستیم البته. به نظر دانشمندان بزرگوار و زحمتکش جهان، ما هنوز آن قدرها بزرگ نشده‌ایم که درباره‌ی این‌طور چیزهای مهم با ما حرف بزنند. بااین‌حال همان‌طور که نمی‌دانیم خرداد باید معتدل باشد یا گرم، در مورد شهریور هم نمی‌دانیم باید گرم باشد یا سرد. مگر این که شهریور را تا پانزدهمش جزو تابستان بگیریم و از پانزدهم به بعد را جزو پاییز. اهمیت پانزدهمش در این است که تولّد هادی خورشاهیان است!

2- درباره‌ی نسبی بودن الکی در پاراگراف قبل یک بفرمایی زدیم، ببخشید اشاره‌ای کردیم که بگوییم الآن که تیر و مرداد ما به شدّت با معیارهای جهانی در تمام جهان از همیشه گرم‌تر بوده و رکورد زده است، یک جاهایی هم مثل قطب شمال و جنوب هوا سرد بوده است. نه! انگار این جمله خیلی به نسبی بودن ربطی ندارد! منظور این است که دمای چهل درجه در ایران گرم محسوب می‌شود و در آفریقا یا وسط کویر آن قدرها هم کسی را اذیت نمی‌کند. نه! این هم خیلی درست نیست و منظورمان را نمی‌رساند! مثال واضح نسبی بودن این است که ما در ایران در دمای صفر درجه‌ی سانتی‌گراد یخ می‌زنیم و می‌لرزیم، حتّی با کاپشن، ولی در کشورهای اسکاندیناوی یعنی آن بالا بالای زمین، لخت می‌شوند و می‌پرند توی آب. خیالم راحت شد. این یکی دیگر واقعاً مثال خوبی بود!

3- شما هم می‌دانم که کم‌وبیش درکی از این ماجرا دارید، ولی کائنات خیلی فراتر از این حرف‌هاست و گرما و سرمایش در ذهن شما نمی‌گنجد. من که ریاضی بلد نیستم، ولی اگر بلد هم بودم درکی از دمای پلانک و صفر مطلق و انفجار بزرگ و یک عالم صفر جلوی عدد مثلاً یک و این‌طور چیزها نداشتم. جان؟! این دیگر از آن سؤال‌ها بود! واقعاً از من با این درک ناقصی که از دمای خورشید دارم، توقّع دارید درباره‌ی دمای جهنّم کمکی به شما بکنم؟!

4- از اتاق فرمان خبر دادند که مولکول‌های آب برعکس هستند و موقع یخ‌زدن از هم دور می‌شوند، ربطش را به موضوع نمی‌دانم، اما چیز دیگری یادم آمد که جالب‌تر از این بحث است؛ در گرما آدم‌ها از هم فاصله می‌گیرند، مثلاً دیده‌اید که یکی به دیگری می‌گوید: «خودت رو به من نچسبون؛ مُردم از گرما!»، اما همین آدم‌ها در سرما به هم می‌چسبند، البته اگر ناراحت نمی‌شوید و به شما بر نمی‌خورد، حیوان‌ها هم همین‌طور هستند، مثلاً توی سرما می‌روند توی غار و به هم می‌چسبند تا یخ نزنند و توی گرما هرکدام برای خودشان جفتک می‌پرانند، بلانسبت شما، مثل بچه‌مدرسه‌ای‌ها که توی سرما از کلاس درنمی‌آیند و می‌چسبند به بخاری و توی گرما ... بگذریم مثال خوبی نبود، خودم می‌دانم، تازه الآن دیگر بخاری نفتی مثل قدیم‌ها نیست که وقتی به آن می‌چسبیدی یک‌دفعه داغ می‌کرد و مجبور می‌شدی از کلاس فرار کنی تا نترکد...

5- حالا شما به دل نگیرید و خودتان هر چه دلتان می‌خواهد در مورد گرما فکر کنید و اصلاً حرف‌های من را نشنیده بگیرید. به‌قول‌معروف: «هر چه من گفتم را قبول نکنید!»

CAPTCHA Image