آلن و مشکلِ آنا

10.22081/hk.2023.74581

آلن و مشکلِ آنا

کلیدواژه‌ها

موضوعات


ما به راحتی با کامپیوتر و هوش مصنوعی سفر می‌کنیم به هر جایی که دل‌مان می‌خواهد، حالا سفر کنیم به زندگی پدر علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی...

 

آلن و مشکلِ آنا

معصومه محمودزاده وزیری

آلِن وقتی کتاب برادران رایت (مخترعین هواپیما) را تمام کرد، فهمید انسان‌ها وقتی مشکلی سر راهشان باشد یا حس کنند چیزی را کم دارند، اولین کاری که می‌کنند تلاش برای حل آن مشکل است و راه‌های مختلف را برای آن امتحان می‌کنند.

همین فکر باعث شد که آلن دور و اطرافش را خوب نگاه کند تا ببیند مشکل او و زندگی اش چیست!

یکی از مشکلات بزرگ خانواده‌ی آلن خواهر کوچک او بود که آن قدرکوچک بود که نمی‌دانست نباید هر چیزی را از روی زمین بردارد و توی دهانش بگذارد. از طرفی نمی‎شد که هر لحظه یک نفر جارو دستش باشد و خانه را جارو کند. آلن فکر کرد که آیا می‌شود وسیله‌ای درست کرد که خودش سریع آشغال‌ها را جمع کند؟! آن وقت خانه همیشه تمییز بود و آنا هم با خوردن آشغال‌های روی زمین مریض نمی‌شد!

آلن آن شب تا صبح به رباتش نگاه کرد و فکر کرد که اگر می‌شد قسمتی از مغزش را به ربات قرض بدهد، ربات می‌توانست خانه را جارو بزند!

یک بار که رباتش قاطی کرده بود و نمی‌توانست موانع را تشخیص دهد، در آزمایشگاه فیزیک مدرسه با چند رمزگذاری کامپیوتری کمی به ربات عقل داده بودند و آلن فکر کرد این بار شاید بشود به این آدم آهنی چاقالو که گاهی هم می‌رقصید و قر می‌داد، جارو کردن را هم یاد داد.

آلن باز این مشکلش را با خودش داخل کوله‌اش گذاشت و به مدرسه برد و وقتی  مسئله را در مدرسه برای دوستانش تعریف کرد، آن‌ها با معلم فیزیک و ریاضی و حتی بچه‌های کلاس بالایی مشورت کردند و هم‌فکری کردند و فهمیدند که باید برای ربات چاقالو یک  نوعی جاروبرقی که حجم کوچک‌تری نسبت به جاروبرقی‌های دیگر دارد، بسازند که برنامه‌اش این باشد که در خانه حرکت کند و به محض دیدن هر چیزی که زباله تعریف می‌شود آن را ببلعد.

آلن تورینگ برای خواهرش آنا حاضر بود ساعت‌ها فکر کند و کار کند و ربات هم که تلاش آلن را می‌دید، دوست داشت برای حل مشکل دوستش هر کاری بکند؛ البته ربات هم از خوردن و خوابیدن خسته شده بود و با این کار موافق بود.

آلن جاروبرقی خودکار را ساخت و با ربات اولین بار آزمایشگاه مدرسه را جارو کرد و این کشف علمی‌ را به خواهرش آنا تقدیم کرد. او خوش‌حال بود که مشکل خانواده تورینگ حل شده و با خودش فکر کرد که با همین عقل‌دار کردن ربات‌ها بتواند مشکلات زیادی از آدم‌ها را حل کند. دوست‌ها و معلم‌های آلن اسم عقل‌دار کردن ربات‌ها را گذاشتند هوش مصنوعی و آلن هم با این اسم موافق بود.

تورینگ پس از اتمام دبیرستان وارد دانشگاه «کینگز کالج کمبریج» شد و در سن ۲۲ سالگی به عنوان یکی از اعضاء دانشگاه انتخاب شد.

در طول جنگ جهانی دوم آلن تورینگ یکی از بهترین کارشناسان رمزگشایی بریتانیا بود که در شکستن رمزهای آلمانی تبحر داشت. او در این زمان با همکاری کارشناسان دیگر موفق به شکستن رمز ماشین «انیگما» شد که توسط آلمانی‌ها و به منظور ارسال پیام‌های رمزنگاری شده طراحی شده بود. تحقیقات تورینگ کمک بسیار زیادی به متفقین و به خصوص انگلیس‌ها در زمینه‌ی رمزنگاری و پیروزی در جنگ جهانی دوم کرد.

در سال‌های پس از جنگ، تورینگ در «لابراتوار ملی فیزیک» مشغول به کار شد. پروژه اصلی او در این زمان طراحی موتور محاسبات خودکار است که اولین مشخصات کامل یک کامپیوتر دیجیتال همه منظوره با برنامه‌ی ذخیره شده‌ی الکترونیکی را دارا است و به نوعی می‌توان آن را زمینه‌ساز تولید کامپیوترهای امروزین دانست.

در این دوران است که او سؤال مهمی را مطرح می‌کند:

«آیا ماشین‌ها می‌توانند فکر کنند؟ آیا می‌توان ماشینی ساخت که شطرنج بازی کند؟»

از نظر تورینگ هوش مصنوعی نوعی شبیه‌سازی هوش انسانی برای کامپیوتر است و منظور از هوش مصنوعی در واقع ماشینی است که به گونه‌ای برنامه‌نویسی شده که مثل انسان فکر کند و توانایی تقلید از رفتار انسان را داشته باشد.

تورینگ را پدر علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی می‌دانند و مهم‌ترین جایزه علمی رایانه به افتخارش، جایزه تورینگ نام گرفته ‌است. وی در سال 1954 میلادی و در سن 41 سالگی بر اثر مسمومیت، چشم از جهان فرو بست.

CAPTCHA Image