10.22081/hk.2023.74574

سرمایه‌ی من چقدره؟

خوبی سفر کردن به صورت ذهنی این است که می توانید توی صف مدرسه قرار بگیرید و با سخنرانی مشاور مدرسه بروید به آینده، آن هم آینده‌ای که شما سرمایه‌دار شده‌اید!

سرمایه‌ی من چقدره؟

یا چجوریه که بعضیا صرف نظر از این‌که چه مشکلی براشون پیش میاد، همیشه رو به جلو حرکت می‌کنن؟

 

 مهدیس حسینی

 کارشناس روانشناسی بالینی

کمیک استریپ: سید ناصر هاشمی

سرمایه‌ی من چقدره؟ چیکار کنم تا سرمایه‌ام زیادتر بشه؟ مردم این سؤال رو از خودشون دائم می‌پرسن؛ چون بیش‌تر نگران روز مباداشون هستن، اما آیا سرمایه‌ فقط مختص مسائل اقتصادیه؟ خب معلومه که نه؛ در حقیقت روانشناسان اعتقاد دارن که انسان‎ها یک منبع خیلی بزرگ دارن به اسم سرمایه‎ی روانی که با سلامت روان، تصمیم‎گیری و عملکردها‎شون ارتباط تنگاتنگی داره و خب این هم طبیعیه که هرکس توی این جریان سرمایه‎ی بیش‌تری داشته باشه، اوضاعش بهتره.

تا الان به این فکر کردین که سرمایه‌ی روانی چیه و چطور می‌شه اون رو افزایش داد؟ تا حالا توجه کردین که بعضی‌ها می‌تونن صرف نظر از این‌که چه مشکلی براشون پیش میاد، همیشه رو به جلو حرکت کنن؟ سرمایه‌ی روانی حالت روانی مثبت و رو به جلوی افراد هست. افرادی که سرمایه‌ی روانی بیش‌تری دارن عملکرد بهتر، سطح استرس پایین‌تر و حال بهتری رو تجربه می‌کنن. سرمایه‌ی روانی چیزیه که همه‌ی ما می‌تونیم اون رو پرورش بدیم تا بتونیم به موانع، بهتر غلبه کنیم.

سرمایه‌ی روانی از چهار عنصر مثبت روان تشکیل شده: اولین عنصر تاب‌آوری هست. تاب‌آوری به معنای کنار اومدن با سختی‌هاست. یکی ممکنه با کوچک‌ترین سختی از فعالیت‌های روزمره هم دست بکشه؛ اما دیگری ممکنه ظرفیت روانیش رو بالا ببره و فعالیت‌هاش رو بهتر هم انجام بده. تاب‌آوری یعنی توان دوباره بلند شدن از زمین، یعنی بازگشت به زندگی عادی بعد از تجربه‌های تلخ و سخت. شما فکر می‌کنین تا چه اندازه تاب‌آور هستین؟

اگر بتونید در مواجهه با مشکلات تاب بیارید و به رغم سختی‌ها به رشد و زیستن شادمانه ادامه بدید، یعنی تاب‌آوری در شما زیاده. نوجوان‌هایی که تاب‌آور هستن در واقع به منابع روانی همچون خانواده، دوستان، مدرسه و جامعه دسترسی دارن. در ارتباط بودن با این منابع واقعاً در میزان تاب‌آوری نوجوان تأثیر بسزایی داره.

تفکر کارآمد داشتن نیز در میزان تاب‌آوری تأثیرگذار هست؛ یعنی این‌که بتونید منطقی فکر کنید و واقع‌بین باشید. یکی از سؤال‌هایی که می‌تونید در زمان پشت سر گذاشتن مشکلات از خودتون بپرسید اینه که چه بخشی از این تجربه می‌تونه درس‌های خوبی به من بده؟ چطور می‌تونم پیشرفت کنم؟ این تجربه چگونه باعث رشد من می‌شه؟ یا چطور می‌تونم فرد قوی‌تری باشم با تجربه‌ای که پشت سر گذاشتم؟

 

دومین عنصر سرمایه‎ی روانی خوش‌بینی هست. خوش‌بینی مثل سدی در مقابل افسردگی عمل می‌کنه. غیر از اون کمک می‌کنه که فرد استرسش رو بهتر مدیریت کنه و حتی بیشتر عمر کنه. اما خوش‌بینی یعنی چی و چرا جزء سرمایه‌های روانی به حساب میاد؟ چطور می‌شه خوش‌بینی رو تقویت کرد؟

خوش‌بینی و بدبینی دو زاویه دید مختلف هستن، آدم‌های خوش‌بین به توانایی تحقق اتفاقات خوب باور دارن و آدم‌های بدبین معمولاً توقع پیش‌آمد خوشی را ندارن. بچه‌ها خوش‌بینی به معنی این نیست که همه چیز رو افراطی خوب ببینید و به مشکلات توجهی نکنید و زندگی به نظرتون بی‌نقص بیاد. اصلاً! این خوش‌بینی نیست، این گول زدن هست. افراد خوش‌بین اعتماد به نفس مناسبی دارن و می‌دونن موقع یک امتحان سخت یا شروع یک کار جدید، نیاز به تمرین دارن. خوش‌بینی در واقع برقراری تعادل بین واقع‌بینی و مثبت‌نگری هست. خوش‌بینی نه به معنای خوش‌باور بودن بلکه به معنای تیزبینی هست. افراد خوش‌بین نسبت به انسان‌های بدبین به سادگی تسلیم وقایع ناگوار نمی‌شن، این امر موجب می‌شه که پشت‌کار و تلاش بیش‌تری از خودشون نشون داده و احتمال موفقیت افزایش پیدا کنه. خوش‌بینی در واقع به فرد کمک می‌کنه تا بتونن در شرایط دشوار دوام بیارن و عمل‌کرد خوبی رو از خودشون نشون بدن.

 

 

سومین عنصر سرمایه‌ی روانی حس خودکارآمدی هست. ما انسان‌ها گاهی اوقات برای به دست آوردن چیزهایی که می‌خوایم زیاد تلاش نمی‌کنیم یا در حین تلاش خیلی زود دل‌سرد می‌شیم، در این مواقع اگر به صدای درون‌مون گوش بدیم، می‌شنویم که داره با تمام قدرت می‌گه: «من می‌دونم که تو از پسش بر نمیای!» این صدا به نظرتون از کجا میاد؟ اسمش چیه؟ روی چه حسابی قبل از این‌که ما کاری رو انجام بدیم به ما می‌گه که از پس انجام دادن اون کار بر نمیایم؟ آیا می‌شه این صدا رو تغییر داد؟

این صدای درونی همون حس خودکارآمدی هست. حس خودکارآمدی یک حس ثابت نیست و برای هر کاری می‌تونه فرق بکنه. مثلاً سر امتحان ریاضی حس خودکارآمدی می‌ره توی انبار خاطرات‌تون می‌گرده و می‌بینه قبلاً موقع امتحان ریاضی چه عمل‌کردی داشتی؟ امتحان ریاضی رو خوب دادی یا نه؟ یا این‌که بزرگترها یا معلم درباره‌ی درس ریاضی چه نظری دارن؟ خلاصه هر چیزی که مربوط به درس ریاضی باشه، این حس به اون سر می‌زنه، بعد بر اساس چیزهایی که توی انبار خاطرات پیدا کرده، به شما می‌گه: «برو جلو و تلاش کن؛ چون تو می‌تونی» یا می‌گه: «بی‌خود وقتت رو تلف نکن، من می‌دونم تو نمی‌تونی». صدای درون شما معمولاً در چنین موقعیت‌هایی چی می‌گه؟

 

 

یادتان باشد که محکم‎ترین قدم، توی این زمان اینه که باور داشته باشید شما می‎تونید و از پس اون بر میایید. این صدای درونی که اسمش رو خودکارآمدی گذاشتیم، یک صدای ثابت نیست و با توجه به چیزهایی که گفتم برای تغییرش قبلش باید یک دستی به سر و روی انبار خاطرات‎مون بکشیم و اطلاعات و خاطرات جدیدی بسازیم تا وقتی حس خودکارآمدی ما در میان خاطرات چرخ می‎زنه برای پاسخ به سؤال‌هاش از این خاطرات و اطلاعات جدید استفاده کنه. اما چطور این خاطرات و اطلاعات جدید رو می‌شه ساخت؟ من به شما دو تکنیک رو یاد می‌دم.

اول قدم‌های کوچک مورچه‌ای، مثلاً به جای این‌که از ابتدای کار هدف‌مون رو شاگرد اول ‌شدن یا قهرمان تیم ورزشی شدن بگذاریم، هدف‌های کوچک‌تر انتخاب کنیم که ما رو قدم به قدم به هدف بزرگ‌تر می‌رسونه. مثلاً امروز هدف من این باشه که یک ساعت بیشتر مطالعه کنم یا به جای سه روز در هفته پنج روز در هفته تمرین ورزشی داشته باشم، در این صورت هر قدم کوچک خودش یک انگیزه هست برای قدم‌های بعدی و ذهن پر می‌شه از هدف‌هایی که به اون‌ها رسیدیم.

 

 

 

 

دوم از روی دست بقیه نگاه کنیم؛ تنها جایی که می‌تونم به جرأت به شما بگم کارتون اصلاً اشتباه نیست، دقیقاً همین جاست. می‌تونید خیلی مستقیم و روشن و واضح از دیگران که این مسیر رو رفتن و موفق شدن و ما فکر می‌کنیم خیلی شبیه ما هستن کمک بخوایم تا بفهمیم اون‌ها چطور به این هدف رسیدن. ذهن ما خیلی اوقات موفقیت آدم‌هایی که شبیه ما هستن رو مثل موفقیت خودمون می‌دونه و دیدن موفقیت‌های دیگران به ما انگیزه بیش‌تری برای تلاش کردن می‌ده.

 

 

 

و در نهایت چهارمین و آخرین عنصر سرمایه‌ی روانی، امیدواری هست. تحقیقات نشان داده افراد امیدوار بیشتر به اهداف‌شون می‌رسن تا افراد ناامید. فرد امیدوار فعالانه به اهدافش فکر می‌کنه و با وجود موانع، انگیزه و اراده لازم برای رسیدن به هدف داره، اما فرد ناامید برنامه‌ای برای رسیدن به هر یک از اهداف خود نداره.

 

امیدواری

  • تصویر یک شخص خیلی چاق که روی زمین نشسته. از کنار باسنش یک دماغ و از اطراف باسنش هم دست و پایی بیرون است. (مثلاً روی یک شخصی افتاده است.) روی بدن مرد چاق نوشته شود «مشکلات». یک
CAPTCHA Image