چگونه موفق نشویم

10.22081/hk.2023.73893

چگونه موفق نشویم


چگونه موفّق نشویم؟!

هادی خورشاهیان

 این‌طوری نگاه نکنید. طوری به تیتر مطلب نگاه می‌کنید که انگار تا حالا هر کار کرده‌اید، برای موفقیت بوده و در همه‌ی آن‌ها هم موفّق شده‌اید. به جای تعجّب کردن، یک مقدار به گذشته‌ها فکر کنید. دیدید؟ کلی کار و برنامه داشته‌اید که در آن‌ها موفق نشده‌اید. همه‌ی آن‌ها هم این طور نبوده که چون برنامه نداشته‌اید یا کاری انجام نداده‌اید، موفق نشده‌اید. در برخی از کارها اتفاقاً هم حسابی برنامه‌ریزی کرده بودید و هم حسابی تلاش کردید، ولی موفّق نشدید. موفّق نشدید؛ چون یک جای کار می‌لنگید.

 یک وقت‌هایی اصلاً اصل راه را اشتباه رفته‌اید. مثلاً یک نفر پزشک است و همه‌ی مردم درآمدشان را با او مقایسه می‌کنند، ولی همان پزشک هم وقتی رقم قرارداد کریستیانو رونالدو را به دلار می‌بیند، نمی‌تواند آن را به تومان برگرداند. به ریال که دیگر هیچ. همان پزشک وقتی به خانه و زندگی رونالدو نگاه می‌کند، می‌بیند حتّی برای یک شب هم نمی‌تواند آن خانه و زندگی را داشته باشد. بعد جلوی تلویزیون عصبانی می‌شود و می‌گوید: «من سی سال درس خواندم، بعد تو بدون تحصیلات دانشگاهی این طوری زندگی می‌کنی و من این طوری.»

 حالا البته پزشک و فوتبالیست واقعاً مثال است و نباید و نمی‌توان همه‌ی شغل‌ها را با هم مقایسه کرد، ولی در خیلی از موارد دیگر می‌شود. این حرف‌ها را داشته باشید تا درباره‌ی تیتر مطلب یک مثال دیگر بزنیم. یک کارهایی هست که اصلاً نباید در آن‌ها موفق شد. تقلّب یکی از آن کارهاست. وسواس و حسادت هم به‌خصوص وقتی به مرحله‌ی عمل برسند، از همان چیزهایند. این مثال‌ها مستقیم و غیرمستقیم به درس‌خواندن و موفقیت در این مورد ربط دارد. درس‌خواندن خیلی چیز خوبی است، ولی صرفاً با درس‌خواندن، آدم موفق نمی‌شود. تازه این مال وقتی است که واقعاً درس بخوانیم، ولی همه‌ی ما به خوبی می‌دانیم حتی آن‌هایی که پول می‌دهند و می‌روند دانشگاه نیز ممکن است خوب درس نخوانند. این طور دانشگاه رفتن از آن مواردی است که واقعاً چه اصراری است در آن موفق بشویم.

 تقریباً در همه‌ی رشته‌های ورزشی و هنری شخصیت‌های موفق درجه یکی داریم که اصلاً تحصیلات دانشگاهی ندارند. داشته باشند یک امتیاز است، ولی نداشتنش باعث نشده موفق نشوند. به اندازه‌ی موهای سرتان پزشک و مهندس در کشور وجود دارد که هیچ کسی غیر از همان محدوده‌ی دفتر مهندسی و مطب‌شان آن‌ها را نمی‌شناسند، ولی یک هنرمند را خیلی‌ها در جاهای مختلف کشور می‌شناسند. همان مهندس و پزشک هم اگر مثل مثلاً دکتر بِسکی کار ویژه‌ای کرده باشد، خیلی‌ها او را می‌شناسند. سعی کنید آدم خاصّی شوید. از یک دانشمند خاص تا یک خیّر. حالا اگر سعی کردید و موفق نشدید، باز هم جای ناراحتی ندارد. چند میلیارد نفر در طول تاریخ روی کره‌ی زمین زندگی کرده‌اند که نه دانشمند بوده‌اند و نه هنرمند و نه خیّر و نه ورزش‌کار و نه غیره و غیره، ولی آدم‌های بسیار بزرگ و تأثیرگذاری بوده‌اند. مثلاً پدرتان که کارمند معمولی یک اداره است یا مادرتان که اصلاً شاغل هم نیست، ولی دارد شما را برای آینده‌ی خودتان و کشورتان آماده می‌کند. این پاراگراف را اگر خلاصه کنیم، باید به این نتیجه برسیم که یک پدر یا مادر یا فرزند خوب بودن، خودش به‌خودی‌خود خیلی موفقیت بزرگی است. یک پزشک موفق در مثلاً جرّاحی قلب، اگر پدر خوبی نباشد، یک جای کارش می‌لنگد.

 تا این جای مطلب به این نکات اشاره کردیم که در درجه‌ی اوّل آدم خوبی باشید. بعدش خوب درس بخوانید و الکی با معدّل دوازده یک کلاس نروید بالاتر. بعدش اگر به هر دلیلی نتوانستید در دانشگاه ادامه‌ی تحصیل بدهید، اصلاً نااُمید نشوید و تلاش کنید در یک عرصه‌ی دیگر موفق شوید. از همه‌ی این‌ها مهم‌تر، اصلاً خودتان را با بقیه مقایسه نکنید. همه‌ی آدم‌هایی که در نوجوانی فوتبالیست خوبی هستند، لزوماً به موفقیت‌های رونالدو و مسی نمی‌رسند. همه‌ی کودکان درس‌خوان جرّاح نمی‌شوند. همه‌ی کسانی که در مدرسه‌ی تئاتر بازی می‌کنند، هنرپیشه‌های مشهوری نمی‌شوند.

 تا حالا به مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا فرهنگ‌سراها یا سرای محلّه یا این طور مراکز رفته‌اید؟ این مراکز از آن مکان‌هایی است که شما را برای ورود به جامعه آماده می‌کند. کتاب‌خوان می‌شوید. با دیگران ارتباط برقرار می‌کنید. سخنرانی کردن را تمرین می‌کنید. مربّی بودن را فرا می‌گیرید. باحوصله می‌شوید. ممکن است نویسنده هم بشوید یا نقّاش یا قصّه‌گو یا هر چیز دیگری که دوست دارید.

 حالا دوباره برگردیم به تیتر مطلب. چگونه موفّق نشویم؟!

1- درست برنامه‌ریزی نکنید و خوب پشت‌کار نداشته باشید، موفق نمی‌شوید.

2- میان‌بر بزنید، موفق نمی‌شوید.

3- از خودتان توقّع بی‌جا داشته باشید، موفق نمی‌شوید.

4- در هر موضوعی خودتان را با بقیه مقایسه کنید، موفق نمی‌شوید.

5- اخلاق‌تان خوب نباشد، شاید موفق شوید، ولی موفقیت‌تان ارزش واقعی‌اش را پیدا نمی‌کند. یادتان باشد یک معلّم بداخلاق می‌تواند سرنوشت دانش‌آموزش را عوض کند. یک پزشک در طول عمر ممکن است مثلاً هزار نفر را از مرگ نجات بدهد، ولی یک معلّم بداخلاق می‌تواند سرنوشت همین تعداد دانش‌آموز را به شکل بدی عوض کند.

6- اگر به دیگران کمک نکنید، موفق نمی‌شوید. تا بی‌نهایت می‌توان در این موضوع حرف زد، ولی بیایید به همین‌هایی که تا حالا به آن‌ها توجّه کردیم، بیش‌تر توجّه کنیم.

CAPTCHA Image