10.22081/hk.2022.73622

نثر ادبی(ماه)

ماه

فاطمه انصاری‌پور ۱۵ساله- اصفهان

شب است؛ اما سرت را که بالا بگیری، بشقابی گرد و نورانی می‌بینی که در میانه‌ی سفره‌ی آسمان نشسته است و مهربانانه به آن نور می‌بخشد.

آسمان شب اکنون ماهی دارد که گاهی پشت ابرها قایم می‌شود؛ اما وجودش روشنی‌بخش و امیددهنده است. ماهی که برای مسافرین گم‌شده در دل شب چراغ و راهنماست و برای آب اقیانوس مانند مادری که هر وقت به زمین نزدیک می‌شود، آب‌ها خودشان را بالا می‌کشند تا به او نزدیک‌تر شوند.

ستاره‌ها مانند پروانه به دور ماه می‌چرخند. هر کدام ذره‌ای از ماه را با خود دارند و وجودشان منعکس‌کننده‌ی اوست.

ای ماه! به این ستاره‌ی کوچک و گم‌گشته‌ات نگاه کن. اویی که گوشه‌ای از این شب تاریک در خود نشسته است و تنها امیدش به حضور تو است. او که مانند دیگران پر نور نیست؛ اما سعی می‌کند کمی از تو را در خود داشته باشد.

آب‌ها چه درست فهمیده‌اند که زندگی‌شان در گرو نزدیک شدن به توست! مهم نیست که شب چه‌قدر تاریک باشد، تو زندگی با آن‌ها می‌دهی.

دوست خوبم فاطمه خانم:

سلام! متن ماه نشان می‌دهد به دور و برت توجه داری. این توجه، ابزار اولیه‌ی نوشتن است. حس زندگی و امید داشتن امتیاز نوشته‌ات بود. مقداری از نوشته‌ات کوتاه شد؛ چون در متن تکرار داشتی. قسمتی از آن هم به دلیل این‌که اول گفته بودی شب تاریک که چشم چشم را نمی‌دید؛ اما بعدش نوشتی بشقاب ماه در آسمان می‌درخشید، این تضاد سبب حذف چند جمله شد. باید توجه داشته باشی نوشته باید، هم حرفِ یکپارچه داشته باشد و هم اطلاعات یکدست بدهد.

باز هم برای دوستت آسمانه نوشته‌هایت را بفرست.

CAPTCHA Image