سرمقاله
خاطرهنویسی؛ سفر به دنیای گذشته
نویسنده:زینب ایمانطلب
عکاس: مژگان میرفاطمی
تا به حال دفتر خاطرات داشتهاید؟ زمانهای قدیم قبل از دوران حکمفرمایی اینترنت و شبکههای اجتماعی، مردم خاطرات و روزمرههایشان را در دفتر خاطرات ثبت میکردند. دفتر خاطرههایی که سبکها و اشکال مختلفی داشت. شاید پدر یا مادر شما یکی از همان کسانی باشند که در نوجوانی دفتر خاطرات با جلد سخت داشت که قفل کوچکی آن را از دستبرد بقیه دور نگه میداشت. دفتر خاطرهی من قفل نداشت. اولش نوشته بودم «به حرمت نگاه و اندیشه، این خاطرات را نخوانید.» خدا عالم است که چه کسانی آن را خواندهاند.
در زمان نوجوانیِ من خاطرهنویسی کار نوجوانهای ماجراجو و عاشقپیشه بود. روی اکثر دفترچهها عکس چشم اشکبار بود یا دختر جوانی که به خورشید خونبار غروب نگاه میکند یا دختربچهای که در ساحل میدود و... داشتن یکی از این دفترچهها یعنی رازهای مگویی در زندگیات داری. بعضیها دفترهایی با کاغذ کاهی برای خاطره نوشتن انتخاب میکردند تا بیشتر در فاز خاطره شدن و تاریخی شدن فرو بروند. بعضیها خیلی زبل بودند برای ثبت خاطراتشان دفتر چهل برگی را که رویش نوشته شده بود تعلیم و تعلم عبادت است برمیداشتند و جلد روزنامه میکردند تا بقیه فکر کنند دفتر درسی است و سراغش نروند.
امروزه مردم اتفاقهای روزمرهیشان را با گرفتن یک عکس و نوشتن «با دوست گلم در فلان جا... یهویی» ثبت میکنند. وقتی در فضای مجازی خیلی سریع میشود عکس و فیلم را اشتراکگذاری کرد و خاطره را ثبت کرد دیگر چه نیازی به دفتر خاطرات است؟ وقتی همهی عکسها و فیلمهایمان آرشیو میشود و میتوانیم هر چند وقت یک بار به آنها سر بزنیم و حس و حال هر اتفاقی را بازیابی کنیم، چه نیازی به نوشتن؟
بهتر است برای رسیدن به پاسخ این سؤال چند پرسش دیگر بپرسیم:
آیا خاطره نوشتن، ثبت اتفاقات روزانه است؟
همیشه خاطره نوشتن به معنی نوشتن اتفاقات روزمره نیست. اکثر کسانی که بعد از مدتی از خاطره نوشتن دلزده میشوند و دفتر خاطرات را کنار میگذارند، کسانی هستند که فکر میکنند باید ریز و درشت اتفاقات هر روز را بنویسند. روزمرهنویسی با خاطرهنویسی متفاوت است.
خاطرهنویسی چیست؟ خاطرهنویسی امروزه به یک گونهی ادبی تبدیل شده است. نویسنده، وقایعی را که بر او گذشته یا شاهدش بوده بیان میکند. در خاطرهنویسی، نویسنده افکار و احساساتش را دربارهی یک واقعهی شخصی یا عمومی بیان میکند.
خاطرهنویسی نوعی خودآگاهی است. کسی که در انتهای شب یا پایان هفته مینشیند و دربارهی آنچه دیده، شنیده و درک کرده مینویسد، در مسیر خودشناسی قدم برداشته است.
ما احتیاج داریم مسیرمان را از بیرون بررسی کنیم. خاطرهنویسی به مراقبت کردن از خودمان و مسیریابی کمک میکند. ما با نوشتن، هیجانهای منفی و افکار مزاحم را روی کاغذ میآوریم و اتفاقاتی را که درون ما را ملتهب و دگرگون کرده است، بررسی میکنیم.
اکثر ما دوست داشتیم ساعتی اختراع میشد که با زدن دکمهی ایست، میتوانستیم لحظهای زمان را متوقف کنیم و دربارهی آنچه پیرامونمان میگذرد، فکر کنیم. یا دوست داریم وسیلهای اختراع میکردیم که قابلیت بازگشت به گذشته را داشته باشد و بتوانیم به عقب برگردیم و بعضی اتفاقات را جبران یا اصلاح کنیم. به عقیدهی من خاطرهنویسی همان دکمهی ایست و همان ماشین زمان برای بازگشت به گذشته است، در حالی که حال و اکنون را هم از دست ندادهایم. با خاطره نوشتن خود را، دیگران را، عقایدمان را، عکسالعملهایمان را، اندیشه و احساسمان را مرور میکنیم و این برای گامهای بعدی ما مؤثر است. خاطره نوشتن تصمیمساز است. یک نوع نقشهی هوایی از زندگی است.
خاطرهنویسی نوعی تمرین ادبی است. خلق داستان و ماجرا از هیچ کار دشواری است؛ اما بنا کردن داستانها روی اتفاقهای واقعی که تجربهیشان کردیم، آسانتر است. خاطرهنویسی تمرین داستاننویسی است.
امروزه از کتابهای سرگذشتنامه و خاطرهنوشت، استقبال خوبی میشود. کتابهای خاطرات نوعی تاریخ شفاهی هستند که برای بررسی اوضاع فرهنگی تاریخی، اجتماعی و سیاسی بسیار مهم هستند. ورزشکاران، هنرمندان، سیاستمداران، فعالان اجتماعی، رزمندگان و افراد بسیاری امروز خاطرات خود را چاپ میکنند و باعث میشوند مردم با زوایای پنهان ماندهی زندگی آنها آشنا شوند.
شما هم خاطراتتان را بنویسید. خاطرات شما برای همه مهم است. خاطرات شما بیانگر تجارب و اندیشههای یک انسان است. انشاءالله همیشه خاطرات خوب و خوشی برای نوشتن داشته باشید و مثل مرحوم شهریار در پیری نگویید: «خون کند خاطر من خاطرهی عهد قدیم.»
ارسال نظر در مورد این مقاله