سوپ گرم در هوای سرد

10.22081/hk.2022.73523

سوپ گرم در هوای سرد


صفحه‌ی خدا

سوپ گرم در هوای سرد

لیلا عباسعلی‌زاده

برگ درختان سبز در نظر هوشیار

هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار

با اجازه‌ی آقای سعدی می‌گویم در نظر آدم هوشیارتر؛ حتی برگ‌های زرد و نارنجی درخت‌ها هم می‌تواند هر ورقش دفتری باشد برای شناخت کردگار.

حتی می‌گویم تنه‌ی خشک و به خواب رفته و خیس از باران درخت‌ها هم می‌تواند آدم را غرق احساس لذت و شکرگزاری کند؛ حتی برگ‌های شاخه‌های لخت پوشیده از برف.

وقتی با قدم‌های تند از سوز و سرمای پاییز به خانه پناه می‌برم و گرمای آرامش‌بخش خانه صورتم را نوازش می‌کند، خدا را شکر می‌کنم که به من سرپناهی امن داده است.

وقتی مادرم کاسه‌ی سوپ خوش‌رنگ و بویی را که بخار از آن بلند می‌شود، برایم می‌گذارد، باز هم خدا را شکر می‌کنم؛ به خاطر داشتن پدر و مادری مهربان، به خاطر خوردن سوپ گرم توی هوای سرد، به خاطر همه‌ی چیزهای خوب و آرامش‌بخشی که در اطرافم وجود دارد.

سعدی‌جان باز هم می‌خواهم از قول تو بگویم که چه‌قدر خوب و قشنگ گفته‌ای:

از دست و زبان که برآید

کز عهده‌ی شکرش به در آید.

CAPTCHA Image