رونمایی از آکواریوم

10.22081/hk.2022.73351

رونمایی از آکواریوم


رونمایی از آکواریوم

سوگل عصاری

گلنوش از همان فردای روز تولدش که به میمنت و مبارکی در خانه برایش جشن گرفته بودند، تصمیم گرفت یکی از آرزوهایش را برآورده کند.

همه‌ی دوست و آشنا می‌دانستند که گلنوش چه‌قدر دوست داشت در خانه آکواریوم داشته باشد.

پدرش هم که می‌دانست گلنوش چه شور و شوقی برای داشتن ماهی‌های زینتی دارد، با کمال میل رفت سراغ خرید آکواریوم. گلنوش دنبال یک آکواریوم ساده بود با چند تا ماهی‌کوچولو؛ اما یکی از فروشنده‌ها تشویقش کرد که یک ماهی گوشت‌خوار هم در آکواریوم خودش داشته باشد. فروشنده وقتی غذای این ماهی را آورد، تأکید کرد که ماهی گوشت‌خوار به ماهی‌های دیگر کاری ندارد و به تیپ و تاپ هم نمی‌زنند. گلنوش هم از این بابت دلش قرص شد و تا توانست فضای داخلی آکواریومش را با سنگریزه‌ها و مرجان‌ها خوشگل کرد؛ مثل اتاق عروس. وقتی کار به سرانجام رسید، محو تماشای آکواریوم شد؛ اما یادش آمد که باید دوستانش تینا و سپیده را برای رونمایی این آکواریوم خوشگل دعوت کند. گلنوش برای این‌که رونمایی خیلی واقعی و دلپذیر باشد با یک پارچه‌ی ظریف روی آکواریوم را پوشاند. روزی که تینا و سپیده شادمانه در انتظار رونمایی ماهی‌های خوشگل گلنوش بودند، خودش پاورچین پاورچین رفت طرف آکواریوم و پارچه را برداشت. گلنوش می‌خواست ماهی‌ها را یکی- یکی به دوستانش معرفی کند؛ اما به جز ماهی گوشت‌خوار بقیه را ندید. از ترس نزدیک بود قلبش بیفتد توی کفشش. ظاهراً ماهی گوشت‌خوار بقیه را خورده بود و داشت توی آب‌های آکواریوم جولان می‌داد! اما چند دقیقه بعد لابه‌لای سنگریزه‌ها و کنار مرجان‌ها، چند دم و بال نازک تکان خوردند و سرهای کوچولو هم بیرون آمدند. لب‌های ماهی‌ها غیر از هلپ هلپ، خنده هم داشتند و دنبال شیطنت بودند.

گلنوش هنوز نمی‌دانست دارد تخیل می‌کند یا واقعاً آکواریومش پر از ماهی است! چشم به شیشه دوخت و پلک نزد.

CAPTCHA Image