عاشورا
ریحانه مولایی
در خیمه ماندم
حالم
حال دل مادرم، زهراست
جگر گوشهاش میان صحرا
و من
ایل و تبارم
ذهنم
در بیخوابی گهوارهای تنها
و هر قطره خون
اشک نیزه بود بر خاک
از بریده، بریدهی کربلا
دردها بر قلبم
و بشر الصابرین
این قرارداد عاشقانه
با خون هفتادو دوتن
امضا شد.
. (1401). شعر(عاشورا). سلام بچه ها, 33(مرداد389), 43-43. doi: 10.22081/hk.2022.73181
. "شعر(عاشورا)". سلام بچه ها, 33, مرداد389, 1401, 43-43. doi: 10.22081/hk.2022.73181
. (1401). 'شعر(عاشورا)', سلام بچه ها, 33(مرداد389), pp. 43-43. doi: 10.22081/hk.2022.73181
. شعر(عاشورا). سلام بچه ها, 1401; 33(مرداد389): 43-43. doi: 10.22081/hk.2022.73181
ارسال نظر در مورد این مقاله