میانبر
چهقدر حامی خودتی؟
علی باباجانی
سهیل در مدرسه خیلی دوستداشتنی است. او انشا را خوب مینویسد. سهیل دوست دارد به دیگران کمک کند. فرقی نمیکند کدام یک از همکلاسیهایش باشد. این هم چندتا کار سهیل که در مدرسه انجام میدهد.
سهیل هر روز محمود را سوار ترک دوچرخه میکند و به مدرسه میبرد و میآورد.
برای بعضی از بچهها انشا مینویسد تا نمرهیشان کم نشود.
تغذیهی خود را با دوستانش تقسیم میکند.
یک بار به جای یکی از همکلاسیهایش از کلاس اخراج شد.
در زنگ ورزش، کفش ورزشیاش را به دوستش داد که فوتبال بازی کند. خودش پابرهنه در دروازه ایستاد.
سهیلا هم یکی از این دوستداشتنیهاست.
او در خانه از خواهر کوچکترش مراقبت میکند تا مادر به کارهایش برسد؛ اما از درس و مشقش میماند.
مراقب گلهای توی خانه است تا پژمرده نشوند؛ ولی بعضی وقتها آنقدر به گلها آب میدهد که حال گلها به هم میخورد.
گاهی پول پسانداز خودش را به کسانی که نیاز دارند، میدهد و چیزی برای خودش نگه نمیدارد.
بیشتر وقتها توی آشپزخانه است و ظرفها را میشوید؛ حتی ظرفهایی را که تمیز هستند میشوید.
در مهمانیها بچهها را جمع میکند. با آنها بازی میکند تا سروصدای مهمانها بلند نشود.
همیشه در کیفش هدیه دارد و به دیگران هدیه میدهد؛ ولی هدیهای از کسی قبول نمیکند.
ببینم... تو اینطوری هستی؟ اگر این ویژگیها را داری، یک آدم «حامی» هستی؛ یعنی از دیگران حمایت میکنی.
حامیها بسیار مهربان و انساندوست هستند. از کمک به دیگران لذت میبرند. دوست دارند که اطرافیانشان شاد و پر انگیزه باشند و هر کاری برای شادی دیگران میکنند. اگر خودشان مشکل داشته باشند، آن را فراموش میکنند و به حل مشکل دیگران میپردازند. آنها فکر میکنند با کمک به دیگران میتوانند خود را راضی و شاد نگه دارند. به همین خاطر توجه زیادی به خودشان ندارند.
بعضی از حامیان هم بسیار بخشنده هستند. دوست دارند به فقرا و نیازمندان کمک مادی و معنوی بکنند. بعضی از آنها مؤسسهی خیریه دارند و از کمک دیگران هم برای کمک به نیازمندان استفاده میکنند.
پرستاران هم یکی دیگر از گروه حامیان هستند. در این زمان که ویروس کرونا مشکل زیادی را برای مردم ایجاد کرده، پرستاران در بیمارستانها ایثارگرانه مراقب بیماران هستند و در این مدت پرستاران زیادی به خاطر این ویروس مخوف از دنیا رفتهاند.
پدر و مادر هم نمونههایی از انسانهای فداکار هستند. آنها بیشتر وقتها از دوستداشتنیهای خود میگذرند تا فرزندانشان به جایی برسند.
حامیها به همنوعان خودشان محبت، احترام و عشق عمیقی دارند. چه با رفتار و چه با گفتار و احساسات خود به دیگران میگویند که ما مراقب شما هستیم. برخی از آنها هم به حیوانات و طبیعت عشق میورزند و خودشان را وقف طبیعت میکنند.
اما....
حامیها با اینکه خیلی کارها انجام میدهند تا همنوعانشان در امن و آسایش باشند، یکی- دو مشکل سر راه خود و دیگران قرار میدهند. یکی اینکه بعضی از آنها به شدت کنترلگر هستند؛ یعنی اینکه دوست دارند حمایت شونده را کنترل کنند. توقع دارند که حمایتشونده به حرف آنها گوش دهد و مثل او فکر کند. مثلاً یک مادر مهماننواز خیلی از مهمانان خودش پذیرایی میکند و توقع دارد که مهمان از او هم به همان اندازه یا بیشتر پذیرایی کند.
بعضی از حامیان هم از آنطرف بام افتادهاند؛ یعنی برای دیگران همه کاری میکنند؛ ولی خودشان را فراموش میکنند. اینها ممکن است بعد از مدتی افسرده شوند و احساس پوچی کنند.
البته اگر حمایت در راستای هدفهای بلند و معنوی باشد، خیلی هم خوب است؛ اما زیادهروی کردن نه.
اگر فکر میکنی که یک حامی به تمام معنا هستی، این کارها را انجام بده تا کمی به تعادل برسی؛ چون هر چیزی زیادش هم خوب نیست.
- به نیازها و خواستهی خودت توجه کن.
- به همان اندازه که دیگران را دوست داری، خودت را هم دوست داشته باش.
- توانایی نه گفتن را بالا ببر.
- هدیهها و مهربانی دیگران را پذیرا باش.
- بین خودت و دیگران حد و مرزی را قرار بده تا دیگران هر چه را خواستند به تو نگویند.
ارسال نظر در مورد این مقاله