خرمگس

10.22081/hk.2022.73153

خرمگس


خرمگس

مصطفی مشایخی

گرمه هوا، کلافه‌ام

خیسه تموم بالشم

پنجره رو وا می‌کنم

بلکه یه کم خنک بشم

 

پدر فداکاره؛ فقط

یه خرده ضد کولره

خوش نداره که دست ما

روی کلید اون بره

 

گفته اگه هوای داغ

کم‌تر و مختصر بشه

محاله دیگه بچه‌ای

بتونه پخته‌تر بشه

 

خوشا به حال گربهه

لمیده لای بوته‌ها

می‌گه میو میو میو

یعنی تو هم پاشو بیا

 

برادرم امیرعلی

دیده که من در آتشم

رفته دو کیسه خاکشیر

خریده که تلف نشم

 

یه خرمگس اومده که

بشینه دور دهنم

گمون کنم خبر شده

که بهتر از شکر منم

 

کجا برم محو بشم

تا پشه نیشم نزنه

شب که بشه وز وزشون

آفت اعصاب منه

 

درسته که هوای گرم

یه خرده ضد حال ماست

در عوضش باغ و چمن

خوشگل و خوب و با صفاست

CAPTCHA Image