10.22081/hk.2022.72978

ماجرایِ یارِ چای در جدول

تاریخچه

ماجرایِ یارِ چای در جدول

(نگاهی به تاریخچه‌ی قند)

هاجر زمانی

مقدمه

دوران بچگی یکی از کارتون‌های محبوب‌مان کارتون خانواده‌ی دکتر ارنست بود که شاید شما هم به خاطر بازپخش انیمیشن‌های قدیمی از تلویزیون آن را دیده باشید. توی یکی از قسمت‌ها که برای ما خیلی عجیب و باور نکردنی بود، دکتر ارنست با تحمل رنج و مشقت زیاد و بعد از عصاره‌گیری از نیشکر، به ماده‌ی جادویی دست پیدا می‌کرد که به قلب همه راه داشت.

تاریخچه‌ی قند در جهان

آن ماده‌ی شیرین و چسبنده،‌ همان شکر خودمان بود که ما به راحتی آب خوردن می‌رویم و از مغازه تهیه می‌کنیم و توی خیلی از مواد مصرفی و خوراکی روزانه‌ی‌مان نقش پر رنگی دارد! از چای‌شیرین صبحانه گرفته تا آب‌نبات و کیک و شیرینی به همراه چای عصرانه یا نبات و پولکی و گز و هر شیرینی که تصورش را کنید؛ اما اگر نوجوان تیزبینی باشید، حتماً یادتان هست که توی همان کارتون، دکتر ارنست ماده‌ی مایعی را به دست می‌آورد که هیچ شباهتی به قند و شکرهای مصرفی ما نداشت. خب آن مایع طی فرایندهایی تبدیل به جامد می‌شود که البته سی‌صد سال بعد از میلاد مسیح کشف شد؛ یعنی شکر جامد! و بعد وقتی این ماده را تصفیه کردند، به ماده‌ی سفید رنگ و جذابی دست پیدا کردند که ما به آن قند می‌گوییم.

می‌گویند این جناب کریستف کلمب بود که در سال 1493 نیشکر را به هند غربی برد و آن‌جا آن‌قدر خوب رشد کرد که مزارع بزرگ کشت نیشکر در این کشور به وجود آمد. در این مزرعه‌ها برده‌های آفریقایی کار می‌کردند و کار کردن زیاد آن‌ها باعث می‌شد درآمد زیادی نصیب صاحبان‌شان شود آن‌قدر که به نیشکر، طلای سفید می‌گفتند.

در طی جنگ‌های ناپلئون صادرات نیشکر از دریای کارائیب به اروپا قطع شد و اروپایی‌ها بیش‌تر قند مورد نیاز خودشان را از چغندر تهیه کردند.

در سال 1747 یک شیمیدان آلمانی به اسم «آندریاس مارگراف»  فهمید که از چغندر هم می‌توان شکر به دست آورد. او قطعه‌های چغندر را خشک کرد و بعد مَلاس که ماده‌ی اولیه‌ی تهیه قند است را به دست آورد. بعدها برای خودش کارخانه‌ی قند هم به راه انداخت؛ اما اولین کارخانه‌ی قند همه چیز تمام و کامل در دنیا در سال 1811 از سوی شخصی به نام «بنجامین دلسرت» تأسیس شد.

تاریخچه‌ی صنعت قند در ایران

سری به وطن خودمان بزنیم. می‌گویند ایرانی‌ها در زمان ساسانیان توانستند از نیشکر قند و شکر به دست بیاورند و آن را تصفیه کنند. جالب است بدانید ظرف‌ها و ابزاری در منطقه‌ی شوش دانیال در دویست سال قبل از میلاد مسیح به دست آمده که مخصوص تهیه و تصفیه‌ی قند بوده. برای همین بعضی می‌گویند ایرانی‌ها نخستین قومی بودند که قند و شکر را اختراع کردند و این صنعت از ایران به هندوستان و بنگلادش رفته. حافظ شیرازی هم این چنین سروده:

شکرشکن شوند همه طوطیان هند

زین قند پارسی که بنگاله می‌رود

(توضیح این‌که بنگلادش امروزی در آن زمان بخشی از هندوستان بوده است.)

تا قرن چهارم هجری هم این کار در خوزستان رایج بوده؛ اما مشخص نیست که چه‌طور، ولی این صنعت کاملاً نابود شد، شاید به دلیل جنگ یا عوامل دیگر... آن‌قدر که تا چند قرن بعد خبری از مزرعه‌های نیشکر در این منطقه نبود.

جالب است بدانید قند را از چغندر هم به دست می‌آورند و در سال 1275 اولین کارخانه قند چغندر در کهریزک تهران به کمک یک شرکت بلژیکی راه‌اندازی شد؛ اما در سال 1278 این کارخانه تعطیل شد؛ چون که دولت روسیه قند خود را به پایین‌ترین قیمت به ایران صادر کرد و این مبلغ خیلی کم‌تر از مبلغ تولیدی در کارخانه‌ی ایرانی بود برای همین کارخانه‌ تعطیل شد؛ البته در مورد این کارخانه داستان‌ها و روایت‌های تاریخی دیگری هم وجود دارد.

در سال 1316 نیشکر از مصر وارد ایران شد و در سال 1320 بیش از سی‌صد هکتار نیشکر در مناطق مختلف خوزستان به صورت آزمایشی کشت شد.

در سال 1338 بود که اولین کارخانه‌ی قند در هفت تپه تأسیس شد. این صنعت آن‌قدر پر رونق بود که دومین کارخانه هم در سال 1353 در کشت و صنعت کارون تأسیس پیدا کرد.

یک پیوند ابدی

تصور زندگی بدون قند و شکر سخت است. اگر قند نباشد، جشن‌های ما بی معنی می‌شود. قند آن‌قدر در فرهنگ ما جا افتاده که وقتی موفقیتی به دست می‌آوریم، بابتش شیرینی می‌دهیم! قند هم رفیق روزهای خوب است و هم دوست روزهای سختی. خیلی‌ها اعتقاد دارند وقتی اعصاب‌شان سر جایش نیست، خوردن یک کم شیرینی حال‌شان را بهتر می‌کند. هر چند پزشکان عقیده دارند آن چیزی که باعث ترشح هورمون شادی در بدن ما می‌شود، ورزش و خندیدن است نه قند و شیرینی! و در کل اکثر ما احساسات خوب‌مان را به شیرینی تعبیر می‌کنیم و احساسات بد را به شوری و تلخی!

حتی با این‌که همه می‌دانیم مصرف زیاد از حد قند، باعث بیماری دیابت می‌شود و دیابت چه بیماری خطرناکی است؛ اما باز هم عصر به عصر هوس یک فنجان چای قند پهلو می‌کنیم و نمی‌توانیم از آن بگذریم!

اما نوستالژی‌ترین شکل قند برای ما ایرانی‌ها شاید همان کله قندهای کوچک باشد که موقع عقد و ازدواج بالای سر عروس و داماد ساییده می‌شود که به معنی بارش شیرینی و شادی بر زندگی مشترک آن‌هاست. همین‌طور کاسه نباتی که به سر سفره‌ی عقد می‌گذارند و بیش‌تر جنبه‌ی زیبایی و تزئینی دارد.

اگر اهل شعر و ادبیات باشید، حتماً تا حالا شعرهای کلاسیک و قدیمی زیادی را دیدید که کلمه‌ی قند در آن به کار رفته است و این را در کارهای حافظ و مولانا زیاد می‌بینید.

قندهای زمان پدر و مادرها به صورت کله‌قند بودند که یک نفر در خانواده، معمولاً پدر، وظیفه‌ی خطیر شکستن و تبدیل آن به قطعه‌های کوچک را داشت؛ اما بعدها کم‌تر کسی به خودش دردسر داد و الآن انواع و اقسام مدل‌های قند خُرد شده و حبه‌ای را در بازار می‌بینید. هر چند هنوز کله‌قندها طرف‌دارهای خودشان را دارند.

CAPTCHA Image