10.22081/hk.2022.72856

فضای مجازی- پل- هفتم تیر- انار- صبح زود

فضای مجازی

محسن اعلا

خسته‌ام از فضاهای بی‌جان

خسته از این فضای مجازی

عاشقم، عاشق دشت و صحرا

عاشقم، عاشق توپ، بازی

**

لحظه‌های من امروز خالیست

خالی از خنده و شادمانی

خالی از جنب‌وجوش و هیاهو

خالی از نغمه‌ی نوجوانی

**

باید از این فضای مجازی

بازگردم، سوی دل بکوچم

سمت زیباترین شاپرک‌ها

سمت دریا و ساحل بکوچم

**

بال و پر وا کنم مثل گنجشک

در هوای پُر از شورِ بازی

خسته و بی‌قرارم خدایا!

خسته از این فضای مجازی

 

پل

محمد علیمحمدی

دیوار یا پل،

مسئله اینست

 

آن‌سوی ما هم زندگی جاریست

با خنده‌ی خورشید

آهنگ بیداریست

 

تا مادری در قصه‌های شب

از دوستی، از مهر می‌گوید

در باغ چشم کودکی آن‌گاه

گل‌های رنگارنگ می‌روید

 

یک باغ گل آن‌جا

یک باغ این‌جا

اندیشه‌ای باید که از گل بود

دیوار دیگر نه!

باید میان باغ‌ها پل بود

 

هفتم تیر

(به یاد شهید بهشتی و هفتاد دو یارش که هفتم تیر 1360 در یک حادثه‌ی تروریستی به شهادت رسیدند)

امین بهاری‌زاده

در دلِ فصلِ گرمِ تابستان

لحظه‌های‌مان چه تلخ و دلگیر است

چشمِ ایران دوباره گریان در

سوگِ یارانِ هفتمِ تیر است

 

بی بهشتی دوباره یک ملّت

مزه‌ی تلخِ داغ را حس کرد

باغبان جامه عزا پوشید

وسعتِ بُغضِ باغ را حس کرد

 

او به خوبی به ما نمایان کرد

می‌شود کوه بود و بی پروا

سختی و لطف می‌شود؛ با هم

به بها می‌دهند جنت را

 

عالمی باوقار و وارسته

صحبتش عطر و بوی قرآن داشت

پشتِ آن چهره مصممِ خود

قلبی از جنسِ عشق و ایمان داشت

 

مثلِ کوهی بزرگ و پا برجا

لحظه‌هایش پُر از عبادت بود

چشمه‌ی روشنایی و پاکی

کم‌ترین حقِ او شهادت بود

 

انار

زهرا داوری

کال بود

ریز و سبز

توی سبد، پیش چهل تا انار

با همگی فرق داشت

چشم و دلی تشنه رویَش نبود

عاشق بویش نبود

غم‌زده و ساکت و بی‌حال بود

روز بعد

دخترکی با کمی اکلیل و چسب

با قلم و آبرنگ

آمد و پیشش نشست

بعد دو ساعت انار

با دل خوش، با همه زیبایی‌اش

پیش گل و آینه و شمعدان

توی دل طاقچه‌ای جا گرفت

گرچه عوض شد، ولی

نه عوضی شد نه خودش را گرفت

 

صبح زود

ریحانه نوری

می‌روم!

باز زمین و زمان

دست به هم داده‌اند،

تا که به کامم شود این روزگار

 

می‌روم، با همه‌ی باورم؛

پشت سرم خوانده باز

- صبحِ زود -

سوره‌ی توحید و فلق

مادرم!

CAPTCHA Image