کاریکلماتور
یادداشتهای یک کتابدار کتاب قورت داده
محمدحسین بهرامیکشکولی
کتابدار کتابخانهی روستای جایدشت فارس
* اگر آدمها قول بدهند گول نخورند؛ کتابهای روانشناسی هم قول میدهند نصیحت نکنند.
* هزینهی پرحرفیِ کتابها را، درختها پرداخت میکنند.
* هنوز هم زمان مطالعه، آدمها در مقابل کتابها سَر خَم میکنند.
* با پدیدهای نوظهور به نام «کتاب نخوانهای همه چیزدان» مواجهیم.
* بیصدا نجوا کردن، شرط کتاب بودن است.
* کتابهای مناسب کم نیستند؛ فقط فاصلهی اجتماعی را رعایت کردهاند.
* خوانندهی زرنگ در قدم اول، از کتاب شناسنامه میخواهد.
* پدرم تلفیق رمانهای پلیسی و عاشقانه در یک جلد بود.
* کتاب چون در خودش تاب دارد، میتواند محلی برای تفریح باشد.
ارسال نظر در مورد این مقاله