10.22081/hk.2022.72608

عید اومده- حال نو، سال نو

عید اومده

مصطفی مشایخی

عید اومده، بچه‌ها بهاره!

اما پریا خبر نداره

خوابیده هنوز روی تختش

این رسم کجای روزگاره؟

 

از خونه‌ی خاله تا عموجون

دیدم همه‌جا کلوچه‌زاره

لپ‌های سعید و ارسلان، پر

حلقوم عماد در فشاره

 

مسعود کنار ظرف آجیل

از صبح نشسته، تخمه‌خواره

فرهوده پی شکار پسته

یک ساعته که در انتظاره

 

یک عالمه پوست روی میزه

گفتند که کار مازیاره

چیزی که فقط نخورده مونده

یک کیوی کال و یک خیاره

 

این سال جدید سال ببره

ببری که زرنگ و هوشیاره

چالاک و زبل به سوی سالی

باحال و قشنگ و پرستاره

 

حال نو، سال نو

عبداله مقدمی

خبر آمد بهار در راه است

باز هم فصل، فصل دلخواه است

 

دور گردد ز ما یخ و قندیل

گرم باشیم با فک و فامیل

 

سبز گردد جهان سریع و سه‌سوت

برسد روزهای خوردن توت

 

البته اولش رسد نوروز

مژده‌ی سال نو دهد نوروز

 

حال خوب و صفا و خوش‌حالی

روزهایی خجسته و عالی

 

چشمه‌ها باز نغمه‌خوان بشوند

شاخ شمشادها جوان بشوند

 

می‌زند رنگ سبز بر دنیا

آن خدایی که داده حال به ما

 

بَرْکَتِ عمرتان بُوَد شادی

خنده باشد صفای آبادی

 

خواهم امروز از جناب خدا

حال نو سال نو برای شما

CAPTCHA Image