نشریه‌ای که قصد لبخند و مبارزه داشت

10.22081/hk.2022.72604

نشریه‌ای که قصد لبخند و مبارزه داشت


نشریه‌ای که قصد لبخند و مبارزه داشت

(نگاهی به نشریه‌ی طنز توفیق)

هاجر زمانی

سؤال: «چند ابزار جنگی نام ببرید؟»

جواب: «شمشیر، تفنگ، توپ، تانک، مسلسل و قلم و کاغذ!»

سؤال: «شوخی می‌کنید؟ قلم که وسیله‌ی نوشتن است، وسیله‌ی مبارزه نیست!»

جواب: «همه‌ی مبارزه‌ها و نبردها، رو در رو نیستند. اتفاقاً با ابزارهایی مثل قلم و کاغذ، می‌شود کارهای بزرگی کرد!»

سؤال: «مثلاً چه کاری؟»

جواب: «آگاهی! برای دیدن و دانستن واقعیت‌هایی که استعمارگرها و دیکتاتورها نمی‌خواهند و می‌ترسند که مردم ببینند و بفهمند! اصلاً برای‌تان یک مثال تاریخی و واقعی می‌زنم تا بیش‌تر متوجه شوید.»

مردی به نام «حسین توفیق»

حسین توفیق، شاعر و روزنامه‌نگار ایرانی بود که در تهران به دنیا آمد. سال 1301 مجوز نشریه‌ی خودش را گرفت. نشریه‌ای به اسم «توفیق». این هفته‌نامه اولش تنها با موضوعات ادبی چاپ می‌شد؛ اما در سال پنجم چاپ مجله‌اش جای خالی موضوعی را دید و دست به کار گرفتن مجوزش شد. طنز و فُکاهی! این شد که مجله‌ی توفیق که قبلاً بیش‌تر به صورت منظوم بود، یعنی بیش‌تر حال و هوای شعر داشت و مسابقه‌های ادبی برگزار می‌کرد، به طنز روی آورد.

در سال 1304 و شروع حاکمیت رضاشاه، این مجله که از طریق طنز انتقادها و گلایه‌های مردم را به گوش اهالی سیاست می‌رساند، درگیر سانسور شد. سانسور، یعنی چیزهایی که برای رضاشاه و حکومتش خوشایند نبود، باید از این نشریه حذف می‌شد. این سانسور تا سال 1320 ادامه داشت؛ البته اتفاق مهم‌تری در سال 1318 افتاد و حسین توفیق فوت کرد. بعد از او پسرش «محمدعلی توفیق» مسئولیت نشریه را به عهده گرفت.

توفیقِ سیاسی

در سال 1320 و هم‌زمان با اشغال ایران در سوی ارتش متفقین، ایران درگیر جنگ جهانی دوم شد. در این زمان مطبوعات آزادی بیان بیش‌تری پیدا کردند و آزادانه انتقادهای‌شان را چاپ می‌کردند. این آزادی بیان تا سال 1332 وجود داشت؛ اما باز هم نه به این راحتی!

مجله‌ی توفیق در این زمان بیش‌تر از همه سیاسی شده بود. مطالب سیاسی را در قالب طنز و کاریکاتور به اطلاع مردم می‌رساند و در تمام این سال‌ها هدف دولت شاهنشاهی ضربه زدن به نشریه توفیق بود. توفیق هم در سال‌های اوج‌گیری جنبش ملی شدن صنعت نفت، از دولت انتقاد می‌کرد. این انتقادها در سال 1332 و بعد از کودتای 28 مرداد به اوج خودش رسید. توفیق، مقاله‌ای به اسم « فتنه‌ی روسیاه» منتشر کرد. مجله به سرعت تعطیل شد و به خانه و دفتر توفیق حمله شد. محمدعلی توفیق، دستگیر شد و به قلعه‌ی فلک الافلاک و بعد از آن به جزیره‌ی خارک تبعید شد؛ البته بعد از یک سال آزاد شد با این شرط که دیگر فعالیت سیاسی نکند!

نشریه‌ی توفیق بعد از این ماجرا چهار سال و هفت ماه تعطیل شد؛ اما دوباره از 29 اسفند سال 1336 شروع به کار کرد.

استقبال از این آغاز دوباره آن‌قدر زیاد بود که نشریه به شهرستان‌ها نرسید و در همان تهران تمام شد! عنوان نشریه هم از هفته‌نامه به «روزنامه فکاهی» تغییر پیدا کرد؛ چون مجوز هفته‌نامه هم‌چنان توقیف بود. محمدعلی توفیق امتیاز نشریه را به «حسن توفیق» واگذار کرد.

توفیق چه می‌گفت؟

توفیق حرف‌های زیادی برای گفتن داشت. از گرانی و بی‌کاری و عملکرد ضعیف شهرداری گرفته تا انتقاد به شرکت واحد و اتوبوسرانی. توفیق شخصیت‌های طنز و ثابت زیادی داشت. مثل کاکاتوفیق، گشنیز خانم (عیال کاکا)، ممولی (میمون کاکا) و... باز هم مثل قبل مضامین مقاله‌ها و کاریکاتورها انتقاد از سیاست‌های آمریکا و انگلیس و اسرائیل بود. توفیق در این دوره پرقدرت‌تر از قبل از ملت‌های محروم حمایت می‌کرد. مثلاً در جنگ بین آمریکا و ویتنام، مطالب و کاریکاتورهای ضدآمریکایی کار می‌کردند و از مردم ویتنام دفاع می‌کردند. نشریه‌ی توفیق همیشه از نخست‌وزیران انتقاد می‌کرد و کاریکاتورهایی از نماینده‌های بی‌کفایت مجلس می‌کشید. مطالب نشریه هم بیش‌تر این‌ها بود: کاریکاتور، سرمقاله، اشعار فکاهی، اخبار در قالب شعر، و مطالب اشتباهی خنده‌دار روزنامه‌های کشور خصوصاً کیهان و اطلاعات، انتقاد از نشریات و مطبوعات، جدول فکاهی، ته مقاله، خبرهای شهرستان‌ها، قصه برای کودکان به زبان شعر، نامه‌های یک ایرانی. توفیق حتی آگهی‌ها را هم به صورت طنز چاپ می‌کرد. توفیق آگهی‌های دولتی چاپ نمی‌کرد و روی آگهی‌ها حساسیت داشت.

تعطیلی توفیق برای همیشه

در تیر 1350 نشریه‌ی توفیق به دستور نخست‌وزیر آن زمان یعنی هویدا، برای همیشه تعطیل شد؛ البته بعضی‌ها هم می‌گویند این تعطیلی به دستور مستقیم شاه بوده است؛ چون شاه از کاریکاتوری که ایران را به شکل گورستانی از اشباح کشیده بود، عصبانی شده بود.

همکاران نشریه

توفیق نویسنده‌ها، شاعرها و طنزپردازان زیادی تربیت کرد که بعدها در نشریه‌های دیگر قلم زدند. جالب است بدانید همکاران و نویسنده‌های توفیق بیش‌تر با اسم مستعار فعالیت می‌کردند. مثلاً رضا ابهری با نام (کبوتر قاصد)، غلامرضا کیانی(اجل معلق)، پرویز نامدار (اردک میرزا)، عمران صلاحی (بچه جوادیه، زرشک، ابوطیاره) و... مرحوم کیومرث صابری فومنی، پروین کرمانی، ابوالقاسم حالت، پرویز خطیبی، یوسف خسروپور، حسین فرزام بهبودی و حسن توفیق هم در دوره‌های مختلف سردبیر توفیق بودند. 

مجله‌ی توفیق در زمان خودش جزء محبوب‌ترین نشریات بود. همیشه دنبال نوآوری و خلق کارهای جدید بود و سعی می‌کرد با بقیه‌ی نشریات متفاوت باشد. بعضی جوک‌ها و لطیفه‌هایی که بین مردم بود را به این نشریه نسبت می‌دادند. آن‌ها سعی می‌کردند فضای نشریه ایرانی باشد. آن‌ها از اسطوره‌ها، شخصیت‌ها و افسانه‌های ایرانی استفاده می‌کردند و همیشه حواس‌شان بود که چه تأثیری روی مردم و جامعه می‌گذارند.

حسن توفیق

حسن توفیق، آخرین مدیر مسئول این نشریه بود که 29 سال مدیریت این نشریه را به عهده داشت. او هنرمند صاحب سبکی در زمینه کاریکاتور در ایران بود و عده‌ی زیادی را با این هنر آشنا کرد و پرورش داد. او سرانجام در خرداد 1399 دیده از جهان فرو بست.

CAPTCHA Image