نگاهی به زندگی چارلی چاپلین

10.22081/hk.2022.72600

نگاهی به زندگی چارلی چاپلین


اداباز قرن بیستم

نگاهی به زندگی چارلی چاپلین

سیدمحسن امامیان

تا حالا ادابازی کرده‌اید‌؟ همان که یک نفر شکلک درمی‌آورد و نفر مقابل باید حدس بزند آن ادا به چه چیزی اشاره دارد. حالا فکر کنید اگر توی کاغذ نوشته شده باشد کمدی، کمدین یا فیلم خنده‌دار، شخصی که قرار است این عبارت را به صورت پانتومیم اجرا کند، چه شکلکی از خودش درمی‌آورد؟ طی آزمایشی که من و دوستانم انجام دادیم تقریباً همه‌ی افراد به یک سبیل بندانگشتی، کلاه و عصا اشاره می‌کردند و چند قدمی مثل پنگوئن راه می‌رفتند. آن‌وقت نفر مقابل بی‌درنگ می‌گفت چارلی چاپلین و بعد به کمدی یا کمدین اشاره می‌کرد.

بله چارلی چالز چاپلین چنان در نقش یک هنرپیشه کمدی شناخته شده و مشهور است که انگار او کمدی، و کمدی خودِ خود چاپلین است. برای این‌که چاپلین به این جایگاه برسد که نه تنها او را بارزترین بازیگر فیلم‌های خنده‌دار بلکه بزرگ‌ترین یا یکی از بزرگان صنعت سینما بدانند، عوامل متعددی دست به دست هم داد تا چنین جایگاهی به وجود بیاید.

اصلاً این‌طور نبوده که چاپلین در کنکور هنر شرکت کرده باشد و چند سالی در رشته‌ی بازیگری تحصیل و بعد برای بازی در یک نقش سینمایی تست داده باشد و آن‌جا استعدادش کشف شود. بلکه چاپلین از وقتی چشم باز کرده خودش را در آغوش نمایش دید. پدر و مادرش هر دو بازیگر، نوازنده و خواننده بودند که روی صحنه‌ی نمایش مردم را سرگرم می‌کردند؛ یعنی چاپلین در کنار پرده‌ی نمایش و پشت صحنه رشد و نمو پیدا کرده بود. او حرکات و آوازهای پدر و مادرش را تقلید و گاهی بهتر از خودشان اجرا می‌کرد. می‌گویند اولین بار در هفت سالگی و به صورت کاملاً اتفاقی و شاید از سر اجبار روی صحنه رفت. درست وقتی که برای مادرش روی صحنه حادثه‌ای رخ داد و نمایش می‌رفت که تعطیل بشود، چاپلین برای آن‌که تماشاچی‌ها تا برگشتن مادرش سرگرم بشوند روی سِن رفت و با حرکات نمایشی به اعتراض آن‌ها پایان داد.

خانواده‌ی چاپلین به شدت فقیر و بحران‌زده بودند. چاپلین به نوعی کودک کار به حساب می‌آمد و حتی قبل از این‌که نُه ساله شود به اردوگاه‌های کارگری فرستاده شد تا بتواند شکمش را سیر کند. او در این دوران هم به نمایش و سرگرم کردن کارگرها می‌پرداخت تا رنج کم‌تری احساس کنند. چاپلین که بزرگ‌تر شد به همراه دوستانش به صورت دوره‌گردی اقدام به اجرای نمایش در شهرهای مختلف انگلستان می‌کرد. در ابتدای جوانی به آمریکا مهاجرت کرد و تقریباً تمام شهرها را چرخید و نمایش‌های خنده‌دار اجرا کرد تا این‌که تصمیم گرفت این توانایی را روی پرده‌ی سینما به همگان نشان بدهد و به این نکته توجه زیادی داشته باشد و عاقبت شخصیت کمدی دوست داشتنی و معروفش را در قامت یک مرد ساده‌دل ادای آدم حسابی‌ها را دربیاورد. این کاراکتر متناقض در به وجود آوردن موقعیت‌های طنز به کمک او می‌آمد و بیننده را هیجان‌زده می‌کرد. روش چاپلین به این شکل بود که ایده‌ی فیلم‌هایش را به صورت کلی مطرح می‌کرد و بعد موقع اجرا داستان را گسترش می‌داد. او تا حد زیادی سخت‌گیر بود و می‌خواست همه چیز کامل و مرتب باشد و تا نقش و بازی به شکل دلخواهش در نمی‌آمد، ول‌کن نبود. به همین خاطر کار با چاپلین دشوار و تعداد فیلم‌هایی که می‌ساخت در مقایسه با دیگر کمدین‌های هم دوره‌اش مثل هری‌لوید کم‌تر بود. او با کمدین‌هایی مثل استنلی لورل- همان لورل لاغر در کنار هاردی چاق- و باستر کیتون- معروف به صورت سنگی- دوست و همکار بود؛ اما چاپلین توانست با خستگی‌ناپذیری، دقت زیاد و خلاقیت از همه رقبایش پیشی بگیرد و فیلم‌هایش در سراسر دنیا نمایش داده شده و معروف و محبوب شود؛ حتی هیتلر که می‌دانست چاپلین به خاطر مسخره کردن او سبیل دو انگشتی گذاشته، از طرفداران سرسخت او بود. این محبوبیت تا جایی پیش رفت که بین اهالی چند کشور در نسبت دادن او به خودشان رقابت درگرفت. چاپلین که در ابتدا سر نخواستنش دعوا بود کم‌کم تبدیل به شخصیتی شد که عده‌ای او را آلمانی، روسی، یهودی و یا از کولی‌های دوره‌گرد می‌دانستند؛ اما آن‌چه مشخص است او در لندن به دنیا آمد و در آمریکا فیلم ساخت. نگاه همیشگی او به مسئله‌ی فقر، بی‌عدالتی، طبقه‌ی کارگر و انتقاد از نظام سرمایه‌داری آمریکا و دیگر چیزها باعث شد با اتهام‌های سیاسی مواجه و مجبور شود از آن کشور برود. او سال‌ها در سوییس اقامت کرد و در 87 سالگی از دنیا رفت. چاپلین بعد از دوران اوجش چند تجربه‌ی سینمایی دیگر داشت که هیچ‌کدام نتوانتست موفقیتش در نقش آن ولگرد ساده‌دل بامزه را تکرار کند.

CAPTCHA Image