از دوستی با طبیعت تا گلیم‌گوش‌ها...

10.22081/hk.2022.72492

از دوستی با طبیعت تا گلیم‌گوش‌ها...


معرفی و نقد کتاب

از دوستی با طبیعت تا گلیم‌گوش‌ها...

گفت‌وگو درباره‌ی کتاب پروفسور فوفو

گزارشگر: فاطمه بختیاری

امروزه درباره‌ی محیط‌ زیست زیاد می‌شنویم؛ اما محیط ‌زیست تنها یک واژه نیست که گفته و زود به فراموشی سپرده شود. زندگی همه‌ی ما وابسته به همین واژه است. اهمیت و ارزش محیط ‌زیست بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ مخصوصاً برای نوجوان‌ها. کارهای زیادی انجام شده و انجام می‌شود تا اهمیت این مسئله بیان شود. یکی از کارهای مؤثر در این زمینه نوشتن کتاب است. این کتاب نوشته‌ی خانم «معصومه میرابوطالبی» است که انتشارات جمکران آن را منتشر کرده است. کتاب «پرفسور فوفو» یک کتاب محیط‌ زیستی پر از خیال است. خیالی که با واقعیت آمیخته شده است و جدا کردن آن‌ها از یک‌دیگر کار سختی است. کتابی جالب و خواندنی که دقت به محیط زندگی و دوست داشتن زمین را در قالب داستان بیان کرده است. کتاب سه قسمت دارد. قسمت اول مربوط به رها کردن زباله‌ها در محیط ‌زیست، قسمت دوم مربوط به آلودگی صوتی و قسمت سوم مربوط به قاچاق حیوانات و منقرص شدن حیوانات از طریق شکار آن‌هاست.

حالا سه نوجوان کتاب‌خوان این کتاب را خوانده‌اند و برای ما از آن حرف می‌زنند.

قسمت اول رها کردن زباله

سیدمحمد میرابوطالبی- 11ساله:

«با دور انداختن کیسه‌ی پفک در طبیعت آن‌جا را آلوده می‌کنیم. من از این کتاب یاد گرفتم باید حواسم به طبیعت باشد، چون طبیعت بهترین دوست ماست.»

تولید زباله و مصرف‌گرایی یکی از آفت‌هایی است که ما انسان‌ها با آن طبیعت را آلوده می‌کنیم. درست است که نمی‌شود از تولید زباله جلوگیری کرد؛ اما می‌شود با مصرف درست و پرهیز از مصرف‌گرایی جلوی تولید بیش‌تر زباله را گرفت. یکی دیگر از راه‌های جلوگیری از تخریب طبیعت، تفکیک زباله از خانه است که بسیار درباره‌ی آن شنیده‌ایم.

ثنا فراهانی- 10ساله:

«به نظرم کتاب پروفسور فوفو یک کتاب تخیلی است که به ما می‌گوید زباله را در خیابان نریزیم. اگر ما زباله را در خیابان بریزیم گلیم‌گوش‌ها نابود می‌شوند. حالا این گلیم‌گوش‌ها چه شکلی هستند و چه کاری می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند را خودتان باید در کتاب بخوانید و بفهمید.»

قسمت دوم کتاب، آلودگی صوتی است.

بی‌شک تا اسم آلودگی صوتی می‌آید اول از همه صدای بوق ماشین‌ها گوش آدم را پر می‌کند. آلودگی صوتی بر روان و روح اثر می‌گذارد و گاه بدون این‌که متوجه باشیم زندگی را برای‌مان تلخ می‌کند.

سیدمحمد نمونه‌ای کوچک؛ اما مهم از حفظ محیط ‌زیست را بیان می‌کند:

«من از کتاب یاد گرفتم باید حواسم جمع باشد. مواظب طبیعت باشم. بعضی چیزهای طبیعی حتی کوچک، ارزش دارد. مثلاً یک پرنده‌ی کوچک هم برای طبیعت مهم است.»

حرفش ساده، اما جالب است. همین پرنده‌ی کوچک می‌تواند صدای خوشش را به همه‌ی آدم‌ها هدیه کند. غم و غصه‌ها را کم‌رنگ و زندگی را زیبا کند. یاد آدم‌ها بیندازد که چه‌قدر به صدای خوش احتیاج دارند.

ریحانه طاهری- 10ساله:

«پروفسور فوفو داستان خیلی خوبی بود. عجیب و هیجان‌انگیز بود. آن‌جا که گلیم‌گوش‌ها را می‌بیند. پیشنهاد می‌کنم کتاب را بخوانید تا بفهمید نباید به محیط ‌زیست بی‌احترامی کرد.»

به نظر ریحانه بی‌احترامی به طبیعت همان بی‌احترامی به خودمان است. وقتی محیطی را که زندگی ما به آن وابسته است را آلوده می‌کنیم، باید منتظر عواقب سوء آن باشیم. در واقع احتیاج و احترام دو روی یک سکه‌اند که نباید از آن غافل بود.

بخش سوم، قاچاق حیوانات

متأسفانه امروزه بعضی افراد سودجو با خرید و فروش حیوانات وحشی به محیط‌ زیست لطمه می‌زنند. بسیاری از حیوانات همین که از محیط طبیعی زندگی خودشان دور می‌شوند، دچار بیماری و در نهایت به انقراض نزدیک می‌شوند.

سیدمحمد میرابوطالبی:

«این کتاب اطلاعات خوبی در مورد طبیعت به من داد. اطلاعاتی درباره‌ی تهدیدهایی که ما انسان‌ها برای طبیعت ایجاد می‌کنیم.»

این بخش از حرف‌های سیدمحمد به این نکته توجه دارد که طبیعت و حق زندگی در طبیعت برای تمام حیوانات با سهل‌انگاری ما انسان‌ها ممکن است، نابود شود.

یادمان باشد خواندن این کتاب فقط تلنگری است برای این‌که به محیط‌ زیست خود کمی دقت کنیم.

البته به غیر از محتوای کتاب، قالب داستانی کتاب هم از نظر نوجوان‌ها که آن را خوانده‌اند، جالب است.

ریحانه:

«این قسمت از کتاب برایم جالب بود؛ «من با این استعداد ویژه و با این همه تلاش هنوز نفهمیده‌ام پرفسور فوفو چه کاره‌ی مدرسه است. اصلاً این چه مدل اسم است؟ خودش خجالت نمی‌کشد؟ مثلاً بلندگوی مدرسه اگر بخواهد صدایش کند، بلند می‌گوید: خانم فوفو به دفتر مدرسه! نمی‌دانم چرا حداقل بهش نمی‌گویند خانم فوفو. پروفسور... یک پرفسور محکمی قبل از اسمش می‌گویند. انگار که هسته‌ی اتم را شکافته یا یک باکتری خیلی خفن کشف کرده است. مگر همین طوری می‌شود به یک نفر گفت پروفسور؟ پروفسور بودن که الکی نیست. من هم دوست دارم همین‌طوری بهم بگویند پروفسور...»

«باز هم می‌گویم کتاب را بخوانید تا مثل من لذت ببرید.»

ثنا فراهانی- 10ساله:

«دختری به نام سحر متوجه می‌شود که گلیم‌گوش‌ها واقعی هستند. سحر به همراه پروفسور فوفو، گلیم‌گوش‌ها را خوب کردند؛ چون گلیم‌گوش‌ها بیمار بودند.

گلیم‌گوش‌ها تخیلی هستند. نویسنده‌ی کتاب با تخیل خودش آن‌ها را ساخته است. من به شما این کتاب را پیشنهاد می‌کنم؛ چون خیلی خیلی کتاب خوبی است.»

خواندن این کتاب محیط ‌زیستی جالب است. حالا فکر کنید اگر کمی، فقط کمی به فکر محیط ‌زیست باشیم چه‌قدر حال‌مان بهتر می‌شود. اصلاً حال کره‌ی زمین بهتر می‌شود.

CAPTCHA Image