شعر: جزیره‌ی کودکی- جا مانده

10.22081/hk.2022.72188

شعر: جزیره‌ی کودکی- جا مانده


جزیره‌ی کودکی

سمیه گودرزی - اراک

سرسره بازی اشک‌ها

دویدن جیغ‌ها

تاب‌بازی خنده‌ها

نیمکت‌نشینی بغض‌ها

چرخ و فلک سواری آرزوها

همه را در جزیره‌ی کودکی می‌بینم

کجایند؟

تیله‌های آبی چشم‌های تو!

 

جا مانده

یلدا ایرانشاهی - اراک

زمستان بود

برف بارید

مادرم با ژاکتی پشمی

جان می‌داد

به تار و پود قالی

عصر، طوفان گرفت

آسمان غرید

ابر گریان شد

مادرم

آرام کنار دار قالی جا ماند

دستانش سرد

گونه‌هایش پر از باران

لبخندی به لب

آسمان در صورتش

جا گرفت

CAPTCHA Image