نثر ادبی
کتابداری که میخندد
یادداشتهایی کوچک برای مخاطبانی بزرگ.
محمدحسین بهرامیکشکولی
استان فارس، روستای دوستدار کتاب
* فریاد کتابهای تصویری، شنیدنی نیست.
* باید کتابهای علمی را به قدم زدن در پارک دعوت کرد و چند روزی مدیریت جهان را به کتابهای ادبی و هنری سپرد.
* کتاب معجزهی کلمات است.
یکی از اعضای کتابخانه، کتاب روانشناسیای امانت برد و برنگرداند؛ وقتی تماس گرفتم و از او خواستم برگرداند گفت؛ پولشو از زیگموند فروید بگیر، من بیمارم.
* کتابهایم کوه پشت سرم و رؤیاهایم: آسمان مقابلم.
* کتاب نمیتواند بازی کند، ولی میتواند بازی خیلیها را تغییر بدهد.
ارسال نظر در مورد این مقاله