ایران من- راستی چرا- جورچین

10.22081/hk.2021.72061

ایران من- راستی چرا- جورچین


ایران من

مریم زارعی (میترا)

ای سرزمین مادری

ای مهربان ای آفتاب

خورشید، ایران قشنگ

هر روز زیباتر بتاب

 

مانند کوهی استوار

مانند دریا روشنی

در قلب صاف و پاک تو

جایی ندارد دشمنی

 

خاک عزیزم ای وطن

ایران من ایران من

ای زادگاه مادری

ایران جاویدان من

 

راستی چرا؟

افسانه شعبان‌نژاد

روی بار غصه‌های‌مان نمی‌چکد

آسمان که دل گرفته بود

فکر کرد:

«راستی چرا

ابرها کمک نمی‌کنند

آفتاب داغ را خنک نمی‌کنند؟»

آفتاب پشت کوه‌ها خزید و فکر کرد:

«راستی چرا

با وجود این همه سؤال بی‌جواب

باز هم شب و سکوت و خواب؟»

خواب روی پلک‌ها نشست و

فکر هم نکرد

آسمان به خواب رفت

غنچه خواب رفت

کفش‌دوزکی که روی بوته بود

خواب رفت

کودکی که در حیاط می‌دوید

خواب رفت

کفتری که روی بام بود

خواب رفت

شاعری که پشت شیشه بود

خواب را پراند

توی دفترش دوباره واژه ریخت

شعرهای تازه‌ای سرود

دفترش پر از سؤال‌های بی‌جواب شد

یک کتاب شد

روی جلد آن نوشت:

«راستی چرا؟»

 

جورچین

فاطمه احمدزاده

بی تو، من

هزار تکه‌ام

بی تو روزهاست

تکه‌ی بزرگی از تمام من کم است

باز هم

از مسیر قلب من عبور کن

جورچین ساده‌ی مرا

باز جفت و جور کن

 

CAPTCHA Image