آهنگ زنگ
محبوبه صمصامشریعت
با مهربانی، ساعتی را
در پیش من دیروز ماندی
با لحن زیبایت برایم
یک شعر خیلی خوب خواندی
آن را نوشتم روی کاغذ
یک قاب شد بر روی دیوار
امشب تمام بیتها را
خواندم هزاران بار انگار
اصلاً خبر داری که این دل
از دوریات بسیار تنگ است؟!
دیگر تمام آرزویش
بیتو فقط آهنگ زنگ است...
من ربات نیستم...
منیره هاشمی
من فقط همین که نیستم
صبحهای زود
با لباس قهوهای مدرسه
تند و تند بین راه...
روی صورتم نه خندهای، نه... آه...
عاشق درخت و روزهای ابریام
عاشق لباسهای رنگیام
اینکه پشت شیشهی مغازهها بایستم
آدمم، پر از خیال و فکر و حرف
من ربات نیستم
ارسال نظر در مورد این مقاله