نامه‌ی سرگشاده‌ی یک جفت کفش اجق‌وجق

10.22081/hk.2021.71723

نامه‌ی سرگشاده‌ی یک جفت کفش اجق‌وجق

نرگس مهتدی

شنیده‌ام که به (پا) قلب دوم می‌گویند با این حساب حتماً اسم این‌جانب هم می‌شود جاقلبی یا قلبدان!

حال ای طراحان گرامی!

من واقعاً نمی‌دانم وقتی پاهای همه‌ی آدم‌ها یک شکل است و وقتی قرار بوده و هست که ما کفش‌ها پای آدم‌ها را از گرما و سرما و چیزهای بُرنده و آسیب‌زا حفظ کنیم، دیگر چرا این‌قدر دنگ‌وفنگ و مدل‌های عجیب و غریب به ما می‌دهید؟ پاشنه میخی، پاشنه قرقره‌ای، پاشنه گربه‌ای، پاشنه هرمی... باز هم بگویم یا دیگر کافی است. آخر نمی‌گویید این پاهای زبان‌بسته چه گناهی کرده‌اند که باید انواع میخچه، تاول، انحراف انگشت شست و هزار درد و مرض دیگر را به خاطر چیزی به اسم (کلاس داره) تحمل کنند. الآن زبان‌شان بسته است ها! روز قیامت که اعضای بدن هم زبان باز می‌کنند پاها حتماً جزء اولین شاکیان و دادخواهان هستند، شک نکنید.

نمی‌دانم این کفش پاشنه‌بلند چه جذابیتی دارد که 99درصد دخترخانم‌ها از همان روزی که پدر و مادرشان اولین کفش جغجغه‌ای را برای‌شان می‌خرند در آرزویش هستند.

دخترخانم‌های گل! گفته باشم،کفش پاشنه‌بلند، ماشین‌شاسی بلند نیست که بخواهید با آن پز بدهید و در خیابان‌ها دور دور کنید. تو را به خدا یک نگاه به راه رفتن‌تان بیندازید، شبیه بندبازها نیست؟

هر آن احتمال می‌رود پای مبارک پیچ بخورد... آن‌وقت خر بیار و باقالی بار کن.

آقاپسرها هم فکر می‌کنند که با پنجه‌ی نوک تیز خیلی باکلاس می‌شوند. نه ولله بیش‌تر شبیه جادوگر شهر اوز می‌شوند.

می‌گویم طراحان عزیز بهتر نیست این حجم از خلاقیت و نوآوری را جای دیگری صرف کنید!

این خانم‌ها و آقایان که به خودشان رحم نمی‌کنند، شما رحم کنید.

می‌ترسم پاهای‌شان اعتصاب کنند و برای راحتی جز به دمپایی آن هم از نوع پلاستیکی‌اش رضایت ندهند. یا حالا دیگر خود دانید.

CAPTCHA Image