10.22081/hk.2021.71668

من یک نوجوانم

من یک نوجوانم

مهدیس حسینی، کارشناس روان‌شناس‌  بالینی

بله، امروز روز نوجوان است.

نوجوانی که زود عصبانی می‌شود!

زود گریه می‌کند!

احساس غرور در او پر رنگ‌تر است!

تمایل به استقلال دارد!

تمایل به پذیرش مسئولیت و بیرون آمدن از دوره‌ی کودکی دارد!

بین شیطنت‌های دوره‌ی کودکی و پختگی بزرگ‌سالی دچار دوگانگی می‌شود!

سعی می‌کند صاحب‌نظر باشد!

در مقابل عقاید و نظریه‌های بزرگ‌سالان قدعلم می‌کند!

تمایل به حضور بیش‌تر در جامعه دارد!

میل دارد با دوستانش وقت بگذراند!

در منزل تمایل به تنهایی دارد!

سعی می‌کند در گروه‌های هواداری قرار بگیرد! (هواداری تیم فوتبال یا بازیگر یا خواننده‌ی مورد علاقه‌اش و...)

نیاز به محبت دارد!

نیاز به حس ارزشمندی و موفقیت دارد!

سال‌های نوجوانی برای بسیاری از آدم‌ها می‌تواند سخت باشد. تغییرات خلقیِ مداوم، جبهه‌گیری و میل زیاد به داشتن استقلال ممکن است کشمکش زیادی بین والدین و شما که نوجوان‌شان هستید به وجود بیاورد.

تحمل شنیدن انتقاد و سرزنش را ندارید، ولی برعکس خودتان از اطرافیان‌تان انتقاد می‌کنید، با والدین خود اختلاف نظر دارید. همین باعث می‌شود که هر روز ارتباط صمیمانه‌ی‌تان با یک‌دیگر کم‌رنگ‌تر از روز قبل شود.

دوران نوجوانی یکی از مراحل بحرانی در زندگی هر فرد است که عبور کردن موفق از این مرحله بر سلامت روان و شخصیت فرد در دوران بزرگ‌سالی تأثیر می‌گذارد. دوره‌ای است که فرد از دنیای کودکی به دنیای بزرگ‌سالی وارد می‌شود. همراهی دوره‌ی نوجوانی با بلوغ، تغییرات عمده‌ای را در فرد ایجاد می‌کند که شامل تغییر و تحول چشم‌گیر جسمانی از یک سو و تغییر در نقش‌ها، افزایش مسئولیت‌ها در خانواده و جامعه از سوی دیگر است.

ثبات در دوره‌ی نوجوانی معنا ندارد. گاهی اوقات به عنوان یک نوجوان رفتارهای کودکانه از خود بروز می‌دهید و گاه مانند یک بزرگ‌سال رفتار می‌کنید. حالات درونی‌تان اغلب در نوسان است. به گونه‌ای که گاهی بسیار شاد و پر تلاش هستید و گاه با کوچک‌ترین اتفاق به هم می‌ریزید و در ناراحتی و غم فرو می‌روید. در حالی که احساس غرور می‌کنید ممکن است احساس شرمندگی و خجالت را نیز تجربه کنید، ممکن است دوستان زیادی داشته باشید؛ اما همواره احساس تنهایی کنید.

ورود به نوجوانی و پیدایش نیازهای جدید در فرد و میل به مستقل شدن، نگرانی در مورد آینده را در شما افزایش می‌دهد.

در واقع نوجوان باید هدف و مسیر زندگی خود در آینده را تعیین کند. داشتن تحصیلات دانشگاهی، به دست آوردن شغل و درآمد و تشکیل خانواده از جمله مسائلی است که می‌تواند برای‌تان مبهم باشد.

فشارهای روانی، عاطفی، احساسی و خانوادگی هر کدام در این دوران باعث می‌شود دچار استرس و تعارض شوید و ارتباط مناسب با دوستان، اعضای خانواده و معلمان را از دست بدهید.

در این دوران اعتمادبه‌نفس کاهش پیدا می‌کند و در صورتی که مهارت‌های ارتباطی را در کودکی به خوبی یاد نگرفته باشید، توانایی خود را برای رویارویی با دیگران و برقراری ارتباط مؤثر با آن‌ها از دست می‌دهید.

نوجوانی گذرگاهی است که دوران کودکی را به دوران بزرگ‌سالی متصل می‌کند. این دوران بسیار چالش برانگیز و لذت‌بخش است و نوجوان را دست‌خوش تغییرات زیاد می‌کند.

نوجوانی با یک سؤال از راه می‌رسد: «من کیستم؟»

پرسشی که ذهن شما را مشغول می‌کند و خیلی از تصمیم‌های شما، برای رسیدن به پاسخ همین پرسش است.

نوجوانی یکی از بهترین سنین برای ترقی، پیشرفت و ساختن آینده‌ای روشن است و داشتن یک برنامه و هدف به راحتی مسیر را برای شما روشن می‌کند.

برای موفقیت برنامه‌ریزی کنید. رؤیاهای‌تان را روی کاغذ بیاورید. با پدر و مادرتان از تصویری که در ذهن‌تان از آینده‌ی خودتان ساخته‌اید، صحبت کنید. به این فکر کنید که حداقل برای ده سال آینده دوست دارید کجای زندگی‌تان ایستاده باشید.

به این فکر کنید که اگر روزی خواستید به عقب برگردید و نگاهی به مسیری که از آن گذشته‌اید بیندازید به آن افتخار کنید و هرگز به خودتان نگویید ای کاش این‌جا این کار را انجام نداده بودم! ای کاش انتخاب بهتری کرده بودم!

سعی کنید مهارت‌های جدید را یاد بگیرید.

از هم اکنون هدفی برای خود مشخص کنید. در غیر این صورت هر چه سن‌تان بالاتر برود دچار سردرگمی‌های بیش‌تری خواهید شد.

CAPTCHA Image