پدر و مادرم همیشه باهم قهر هستند!

10.22081/hk.2021.71397

پدر و مادرم همیشه باهم قهر هستند!


اتاق مشاور

پدر و مادرم همیشه باهم قهر هستند!

علی آرمین

سلام

پدر و مادر من همیشه در خانه با هم قهر هستند. آن‌ها چند هفته با هم قهر می‌کنند و وقتی با هم قهر می‌کنند، حتی با من هم حرف نمی‌زنند. من تک‌فرزند هستم و همیشه در خانه تنها. گاهی با خودم فکر می‌کنم بهتر است پدر و مادرم از هم جدا شوند. این‌طوری لااقل پیش یکی‌شان می‌مانم و او با من حرف می‌زند.

محمدرضا.س از تهران

پاسخ مشاور:

سلام محمدرضا، متأسفم از این‌که این‌قدر اذیت می‌شوی و توی این وضعیت گیر افتادی. واقعیتش چند مطلب است که باید به شما بگویم و امیدوارم که به دردت بخورد.

1- خیال نکن توی خانه‌ی بچه‌های دیگر همیشه گل و بلبل است. ما خبر از زندگی کسی نداریم. منظورم این است که فکر نکنی خودت تنها باید این سختی‌ها را تحمل کنی. شاید خیلی از بچه‌های دیگر هم، چنین مشکلی داشته باشند و من و شما از آن بی‌خبر باشیم. وقتی بدانی که بعضی دوستانت مشکلی مشابه تو دارند، دیگر تحملش برایت آسان می‌شود.

2- همه‌ی شادی و غم‌های زندگی گذراست و دیر یا زود اوضاع عوض می‌شود. حالا یا رفتار پدر و مادرت درست می‌شود و دعواهای‌شان کم‌تر می‌شود و یا از هم جدا می‌شوند و یا این‌که خودت بزرگ‌تر می‌شوی و مستقل می‌شوی. خلاصه این‌که قرار نیست تو همیشه این‌طور اذیت بشوی.

3- سعی کن از این رفتارهای‎شان درس بگیری و وقتی خودت بزرگ شدی کارهای آن‌ها را تکرار نکنی. منظورم این است که با همسر و فرزندانت رفتار خوبی داشته باشی؛ و اگر هم داشت ناراحتی و قهر پیش می‌آمد، شما ایثار کنی و اجازه ندهی زندگی‌تان تلخ و بچه‌های‌تان اذیت بشوند.

4- خیلی از کسانی که به جایی رسیدند، زندگیِ سختی داشتند و در فقر و دربه‌دری و مریضی و جنگ و غم و غصه بزرگ شدند. گاهی سختی‌ها آدم را می‌پزد و می‌سازد. پس اصلاً فکر نکن که حالا که این‌قدر داری اذیت می‌شوی، پس آینده‌ی خوبی نداری.

5- سنگِ جلوی پایت را می‌توانی پلّه کنی. یک خورده سخت بود این جمله. ایرادی ندارد. الآن برایت توضیح می‌دهم. ببین محمدرضا، وقتی یک سنگ جلوی پای یک نفر قرار می‌گیرد، هم می‌تواند بگوید که این سنگ مانع پیشرفت من است و همان‌جا متوقف شود و درجا بزند و هم می‌تواند این سنگ را به عنوان یک پله ببیند و پا رویش بگذارد و بالاتر برود و پیشرفت کند. مشکلات و سختی‌ها همان‌طور که گفتم باعث ساخته‌ شدن و محکم شدن ما می‌شوند و وقتی با موفقیت از آن‌ها عبور می‌کنیم، تبدیل می‌شویم به یک ورژن به‌روز، یک محمدرضای آپدیت شده و قوی‌تر.

6- می‌توانی یک نامه برای پدر و مادرت بنویسی و به آن‌ها بگویی که وقتی دعوا می‌کنند چه حس بدی داری. بگویی که لااقل به خاطر تو هم که شده دست از این قهرکردن‌ها بردارند و بچسبند به زندگی‌شان. بگویی که وقتی قهر می‌کنند دنیا برایت مثل جهنم می‌شود و هر چیز دیگری که خودت بهتر می‌دانی. البته این حرف‌ها را به نظرم باید وقتی که با هم قهر نیستند و اوضاع آرام است بزنی.

7- خودت را به کاری مشغول کن. نمی‌دانم چه فعالیت فنی یا هنری یا علمی‌ای دوست داری، ولی به نظرم سعی کن به یک کاری که علاقه داری بچسبی و اوقاتت را با آن پر کنی. این‌طوری ذهنت مشغول می‌شود و کم‌تر احساس تنهایی یا ناراحتی می‌کنی. مثلاً یکی به نقاشی علاقه دارد؛ یکی با برنامه‌ی فتوشاپ یا انیمیشن‌سازی و سه‌بعدی حال می‌کند؛ یکی دیگر اهل رمان خواندن است؛ یکی به دوبله علاقه‌مند است؛ یکی...  هر کدام از این هنرها و فن‌ها در موردشان کتاب‌هایی نوشته شده و دوره‌هایی وجود دارد که می‌توانی خودت را مشغول کنی و بی‌خیال مشکلات بشوی.

8- اگر دوست خوبی داری سعی کن بیش‌تر زمانت را با او بگذرانی. اگر پدر و مادرت هم با شما حرف نزنند، یک دوست خوب می‌تواند هم‌صحبت خوبی برایت باشد. می‌توانید با اجازه‌ی پدر و مادرت، با هم قرارها و تفریحاتی داشته باشید. با هم، بازی کنید و کتاب بخوانید و خلاصه می‌تواند همراه خوبی باشد.

9- خدا رفیق همیشگی ماست و هیچ کسی جای او را نمی‌گیرد و لابد تو هم مثل من و مثل بچه‌های دیگر قسمتی از روزت را با خدا درد و دل می‌کنی و مشکلاتت را با او در میان می‌گذاری. خدا به شما نیرو و امید می‌دهد و می‌تواند مشکلات همه‌ ما را برطرف کند و خیلی مهربان است.

امیدوارم نکته‌هایی که گفتم به دردت بخورد! از خدا می‌خواهم که مشکلات تو و همه‌ی مردم، خیلی زود حل بشود و همیشه شادی و امید مهمان دل پاکت باشد.

CAPTCHA Image