آهنگ امروز

10.22081/hk.2021.71394

آهنگ امروز


‏‪آهنگ امروز

فاطمه اخضری (یکتا)- ۱۶ساله از لارستان فارس

کلیدها را لمس کردم، سرد مثل یخ. ویلچرم را کمی به پیانو نزدیک کردم. خیلی وقت است که چیزی نزده‌ام. اولین کلید را فشار می‌دهم دهم...

همیشه نت سُل را دوست داشتم. دست‌هایم را که به سختی حرکت می‌کنند روی کلیدها می‌گذارم.

حس سرمایی که کلیدها به بدنم منتقل می‌کنند وصف ناشدنی است.

آرام با یک دست شروع می‌کنم.

بدون نت و آهنگ خاصی در ذهنم، شروع می‌کنم.

صداهای نامفهوم پیانو، مرا یاد اولین باری که آن را به صدا در آوردم می‌اندازد.

وقتی که در رستوران اجازه‌ی زدن پیانو را از آن نوازنده‌ی مهربان گرفتم، با خوش‌حالی می‌زدم. صدا‌های نامفهوم به یک آهنگ تبدیل می‌شوند. دست‌هایم بدون آن‌که از مغزم پیروی کنند خود به خود کارشان را بلدند. آه این آهنگ... اولین آهنگی را که ساختم، اولین آهنگ من، فقط کمی سرعتش کم شده، دست‌هایم توان گذشته را ندارد. آرام به آهنگ‌هایی که پشت سر هم می‌آیند گوش می‌دهم؛ تمام آهنگ‌هایم. ناگهان سر یکی از آهنگ‌ها دست‌هایم بی‌حرکت سر جای‌شان می‌ایستند.

دستم را از پیانو‌ جدا و گونه‌ام را لمس می‌کنم. اشک در چشمانم جاری است.

جای تعجب ندارد...

آهی می‌کشم، این آهنگ... آخرین آهنگ من است، آهنگی که همین الآن ساخته شد دوباره کلیدهای پیانو را لمس می‌کنم. شروع به زدن می‌کنم. هر چند این آهنگ به خوبی آهنگ‌های قدیمی‌ام نیست؛ اما این آهنگ کل زندگی من است. روزهای بارانی، آفتابی،

تابستانی، بهاری، آهنگ امروز و دیروز و فردایی که شاید هیچ‌وقت نیاید. آهنگ تمام می‌شود. پیانو‌ را می‌بندم. سرم را روی درِ سردش می‌گذارم و آرام به خواب عمیقی فرو می‌روم؛ خوابی که در آن می‌توانم هر چه‌قدر می‌خواهم پیانو بزنم...

CAPTCHA Image