مجازی- پشت ابر عینکش- قلم- قهر- تهدید

10.22081/hk.2021.71302

مجازی- پشت ابر عینکش- قلم- قهر- تهدید


پشت ابر عینکش

عبدالرضا صمدی

توی کوچه دیدمش

باز هم عصا به دست

هر کجا که پله بود

چند لحظه می‌نشست

 

پشت ابر عینکش

چشم‌های ماه او

کوچه قد کشیده بود

باز در نگاه او

 

می‌‎خورد به دست من

دست خسته‌اش گره

آسمان عینکش

می‌شود بدون مه

 

مجازی

زهرا محمدی

امتحان بی‎معلم

زنگ تفریحِ خیالی

هم‌کلاسی‌های غایب

کیف و دفترهای خالی

 

دانش‌آموز مجازی

درس‌های گنگ و مبهم

اخم و لبخند معلم

در فضایی دور و بی هم

 

اتفاقاتی عجیب است

این هیاهوی جهانی

می‌شود یک یادگاری

این قضایا هم، زمانی

 

قلم

سمیه تورجی

همیشه فکر می‌کنم

غمی نوک زبان توست

هزار طعم مختلف

چگونه در دهان توست؟

 

زمان شعر گفتنت

دو چشم خیس می‌شوی

اگرچه سخت، ناگهان

روان‌نویس می‌شوی

 

هزار شعر و قصه از

مرکب تو آمده

چه حرف‌های خوشگلی

که بر لب تو آمده

 

تو لایق ستایشی

مقدسی و محترم

خدا به خاطر تو گفت

قسم به «نون و القلم»

 

قهر

ریحانه نوری

لحظه‌ی طوفان شد و

یک تیر برق

از رفقایش برید،

با همه‌‌ی‌شان قهر شد؛

.

.

.

باعث تاریکی یک شهر شد!

 

تقلید

زهرا شفیعی ینگابادی

با خواهرم طوطی

ما هم نفس بودیم

از روز اول ما

توی قفس بودیم

 

اصلاً نمی‌دانیم

پرواز یعنی چه؟

شعری نمی‌دانیم

آواز یعنی چه؟

 

در یاد ما رنگی

از جنگل و گل نیست

مسئول بی‌ذوقی

در خاطر ما کیست؟

 

تقلید کار ماست

تکرار می‌دانیم

هر چه به ما گفتند

ما نیز می‌خوانیم

CAPTCHA Image