همسایه مسجد الغدیر

10.22081/hk.2021.71290

همسایه مسجد الغدیر


همسایه‌ی مسجد الغدیر

 

سیدمحسن امامیان

ما همسایه‌ی مسجد الغدیر هستیم. یک هفته قبل و بعد از عید غدیر خم مسجد و محله‌ی ما چراغانی می‌شود و اهالی، چند شب پشت سر هم جشن می‌گیرند. هر کسی هر کاری از دستش بر می‌آید برای این جشن‌ها انجام می‌دهد. از جارو و آب‌پاشی کوچه‌ها گرفته تا درست کردن و پخش شربت و شیرینی. آن روزها و شب‌ها بهترین ساعت‌های عمر من هستند، آن‌قدر شیرین که نمی‌خواهم هرگز تمام بشوند. نقطه‌ی اوج همه‌ی این شادی‌ها هم روز عید غدیر خم است که من از همه‌ی بزرگ‌ترها چه سید باشند و چه نباشند، عیدی می‌گیرم و همه‌اش را جمع می‌کنم تا با آن پول کاری انجام بدهم. مثلاً سال گذشته با پول‌های‌مان تعداد زیادی ماسک خریدیم و همراه بابا بین مردم پخش کردیم.

من هر سال بهترین عیدی را از حاج‌آقا لطفی امام جماعت مسجد الغدیر می‌گرفتم که یک اسکناس نو بود. می‌گذاشتم بین باقیِ پول‌ها تا برکت کند؛ اما امسال و چند ماه قبل از عید غدیر امام جماعت مسجد ما از دنیا رفت. انگار اهالی محل همگی پدرشان را از دست داده باشند، غمگین بودند و من نگران این موضوع که با نبودن امام جماعت آیا امسال محل ما چراغانی می‌شود و جشن‌های مسجد الغدیر برپا خواهد شد؟ آیا امسال می‌توانم پول عیدی‌هایم را جمع کنم؟

تا این‌که یک روز در مسجد مراسم خاصی برگزار شد و مردم به استقبال امام جماعت جدید رفتند. یک آقای دیگر که خیلی شبیه مرحوم حاج‌آقا لطفی بود. بابا گفت: «حاج‌آقا قبل از فوتش وصیت کرده بود و این آقا را که خوب می‌شناخت، به جای خودش معرفی کرده بود.» حالا که خوب نگاه می‌کنم می‌بینم که به نظرم آشنا می‌آید. بارها برای سخنرانی به مسجد الغدیر آمده بود و حتی روزهایی که حاج‌آقا لطفی به مسافرت می‌رفت به جای او نماز می‌خواند. او جانشین خوبی می‌توانست باشد؛ چون کارهایش خیلی شبیه حاج‌آقا بود. خیالم راحت شد که امسال هم محل ما چراغانی می‌شود و من می‌توانم همراه دوستانم شربت درست کنم و بین مردم پخش کنم. می‌توانم باز هم عیدی‌هایم را جمع کنم. دلم می‌خواست امسال یک کار جدید انجام بدهم. پس سراغ امام جماعت جدید مسجدمان ‌رفتم و از او ‌پرسیدم چه کار خوبی می‌شود انجام داد؟

او قدری فکر ‌کرد و گفت: «امام علی(ع) می‌فرمایند: «هر روز که در آن گناه نکنیم آن روز عید است. پس بهترین کار این است که گناه نکنیم؛ اما اگر می‌خواهی یک کار خوب هم انجام بدهیم می‌توانیم کاری کنیم که این روز بزرگ برای دیگران هم خاطره‌انگیز باشد. ما می‌خواهیم امسال با کمک اهالی محل مقدار زیادی آذوقه برای کمک به نیازمندان جمع‌آوری کنیم. خوب است که شما و دوستانت هر قدر که می‌توانید به ما در این کارها کمک کنید. ما روی شما نوجوان‌ها خیلی حساب می‌کنیم، چون قرار است در آینده این جشن بزرگ و کارهای مهم دیگر به عهده‌ی شما باشد.»

از این حرف حاج‌آقا خیلی ذوق‌زده می‌شوم و توی دلم می‌گویم: «چه خوب که ما همسایه‌ی مسجد الغدیر هستیم.»

CAPTCHA Image