خنده‌ی تابستان- هوای تو- شعر رویش-مثل باران- کویر- قلب قم

10.22081/hk.2020.71114

خنده‌ی تابستان- هوای تو- شعر رویش-مثل باران- کویر- قلب قم


خنده‌ی تابستان

سکینه جاذب

یک راه آبی از دل دشت

تا سمت دریاها کشیدی

وقتی که شعر ماهیان را

از رودهای نو شنیدی

*

با آفتاب داغ هر روز

در مزرعه آواز خواندی

چوپان و موج گله‌ها را

تا تپه‌ و صحرا کشاندی

*

در قاب گندم‌زار خوش‌رنگ

با خنده‌ی گرمت نشستی

زنجیری از صد دانه انگور

بر گردن هر باغ بستی

* 

وقتی سر نیلوفری را

بر سینه‌ی دیوار دیدی

از کوچه‌باغ سبز و خرم

با نام تابستان رسیدی

 

هوای تو

مرضیه تاجری

با اذان

عطر تو شادی‌کنان

توی هوا چرخ زد

نم‌نم باران گرفت

قلب من

با تپشی جان گرفت

دست لطیف نسیم

کم‌کَمک

پنجره را باز کرد

نغمه‌ی نقاره‌ها

فاصله‌ها را شکافت

اشک به چشمم دوید

صبح در آیینه‌ی مشهد شکفت

وقت زیارت رسید

 

 

شعر رویش

مرضیه رشیدی

شعر رویش را سرود

نم‌نمک چشمان ابر

ساز باران کوک شد

با سر انگشتان ابر

 

منعکس شد آسمان

در بلور قطره‌ها

دانه روییدن گرفت

با حضور قطره‌ها

 

صد گل ریز و درشت

روی شاخه باز شد

در دل دشت و دمن

زندگی آغاز شد

 

هوای تو

مرضیه تاجری

با اذان

عطر تو شادی‌کنان

توی هوا چرخ زد

نم‌نم باران گرفت

قلب من

با تپشی جان گرفت

دست لطیف نسیم

کم‌کَمک

پنجره را باز کرد

نغمه‌ی نقاره‌ها

فاصله‌ها را شکافت

اشک به چشمم دوید

صبح در آیینه‌ی مشهد شکفت

وقت زیارت رسید

 

 

شعر رویش

مرضیه رشیدی

شعر رویش را سرود

نم‌نمک چشمان ابر

ساز باران کوک شد

با سر انگشتان ابر

 

منعکس شد آسمان

در بلور قطره‌ها

دانه روییدن گرفت

با حضور قطره‌ها

 

صد گل ریز و درشت

روی شاخه باز شد

در دل دشت و دمن

زندگی آغاز شد

CAPTCHA Image