فکرهای نیمه‌کاره- چشمه- مهربان و آشنا

10.22081/hk.2020.71089

فکرهای نیمه‌کاره- چشمه- مهربان و آشنا


فکرهای نیمه‌کاره

الهام فرجی

می‌رسی

با صدای خنده‌ها

قاه‌ قاه

ایستاده‌ایم

باز هم سر چهارراه

 

زرد سرخ، رنگ شال گردنت

سبز، مثل روزهای خوب و روشنت

می‌دوی...

 

من ولی

غرق در خیال‌های درهم و گمم

فکرهای دست چندمم

مثل آسمان بی‌ستاره‌ام

قصه‌ای؛ نیمه کاره‌ام

 

می‌پرد از سرم خیال تو

با صدای یک کلاغ

داد می‌زنم: «کیک‌های داغ»

 

چشمه

مرضیه تاجری

از چشمه پرسیدم چگونه

از کوه می‌جوشی می‌آیی

با قُل قُلت چشم زمین را

تَر می‌کنی و می‌گشایی

 

از حرف‌هایم چشمه بوسید

روی مرا با مهربانی

او گفت رازم را برایت

امروز می‌گویم بدانی

 

من در وجودم عشق دارم

عشقی صمیمی، ساده و پاک

عشقی که با آن می‌شود نرم

دل‌های سنگ و صخره و خاک

 

دنیای من زیباست با عشق

مانند یک آیینه صافم

دل‌ها اگر هم سخت باشند

من با محبت می‌شکافم

 

مهربان و آشنا

رقیه ندیری

 

کوچه‌های ساکت و آپارتمان

سربه‌سر بتون

دوربین و آیفون و نئون

چهره‌های خسته، ناشناس

چشم‌های بی‌حواس

کوچه‌های نصفه نیمه قهر

کوچه‌های شهر

 

کوچه‌های خشت و گل

ساکنان کوچه

اهل دل

توپ لایه لایه

فوتبال

عصرهای قیل و قال

دورِ هم‌نشینی غروب

 

خنده‌های قاه قاه

لحظه‌های ماه

بازی الک دولک

طاق نصرتی و شاپرک

مهربان و آشنا

کوچه‌های روستا

CAPTCHA Image