هر روز، نیکوکاری
عباسعلی متولیان
کرونا که از بالای دیوار چین پرواز کرد و به کشورهای دیگر هم رسید، یک پایش هم به ایران باز شد. این بیماری برای همه ناشناخته بود. کشورمان روزهای اول خیلی آسیب دید و هیچکس نمیدانست باید چهکار کند. کمکم معلوم شد مثل قبل نمیتوانیم به همدیگر دستی از روی مهربانی بدهیم و همدیگر را در آغوش بگیریم. باید دستهایمان را دائم بشوییم و ماسک بزنیم. به مکانهای شلوغ نرویم و از هم فاصله بگیریم.
اما در خانه نشستن و دوری از بقیه، کاری نبود که همهی مردم باید انجام میدادند. عدهی دیگری بودند که هر جا حادثه و مشکلی پیش میآمد، آنجا حاضر بودند. در کشور خودمان به آنها نیروهای جهادی میگویند. یعنی کسانی که حاضر هستند در راه خدا حتی از جان و آسایش و سلامتی خود هم بگذرند تا کشورشان در امنیت و هموطنان آنها در راحتی باشند.
جهادیها آستین همت را بالا زدند. با رعایت پروتکلهای بهداشتی هر جا کمبودی حس شد، وسط میدان آمدند. یک گروه به ضدعفونی مکانهای عمومی، مسجدها، خیابانها و ایستگاههای اتوبوس و وسایل حمل و نقل عمومی و بیمارستانها پرداختند.
عدهای برای کمک به پزشکان و پرستاران به بیمارستانها رفتند. آنها به بیماران غذا میدادند. آب میوه برایشان تهیه میکردند و به نظافت محیط بیمارستان کمک میکردند. در حقیقت کمککار پزشکی بودند که خودشان در خط اول مبارزه با این ویروس تاجدار بودند.
برخی از روحانیان با توجه به فوت تعدادی از بیماران کرونایی عازم غسالخانهها و قبرستانها شدند تا با رعایت احکام شرعی، عزیزان از دست رفته با غسل، کفن و نماز میت دفن شوند؛ چون در همهی دینها بهخصوص دین اسلام، فرد فوت شده باید احترامش حفظ شود و آخرین توشهی وی از این دنیا همین غسل و کفن است.
در خیلی از کارگاهها، مسجدها، امامزادهها، مدرسهها، پایگاههای بسیج و حتی خانهها، صدای چرخ خیاطی برای دوختن ماسک و لباس تیم پزشکی بلند شد. برخی نیز به تهیه و بستهبندی مواد ضدعفونیکننده پرداختند.
به خاطر رعایت پروتکلها کسب و کار خیلی از مردم، به خصوص دستفروشها، مغازهدارهای کوچک، کارگرهای ساختمانی و... آسیب دید. به خاطر همین عدهای نیز در رزمایش مهربانی و کمک رساندن به جمعآوری بستههای غذایی و تهیه ماسک و مواد ضدعفونی و تقسیم آنها بین نیازمندان و محرومین و خانوادههایی که بیماران کرونایی داشتند، پرداختند.
خلاصه کار به جایی رسید که کرونا اگرچه همچنان کجدار و مریز میتازد، ولی سر تعظیم خم کرد جلوی افرادی که هر روز زندگیشان، روز نیکوکاری است و هیچوقت میدان خدمت را خالی نمیکنند، حتی اگر مثل شهدای مدافع سلامت، جامعهی پرستاری و پزشکی و برخی دیگر از نیروهای جهادی، جانشان را از دست بدهند.
باید قدر مهربانیهایی را که در وجود تکتک ماست بدانیم. اینکه ما روز و هفتهی نیکوکاری داریم و خودمان دلمان میخواهد به یاری محرومان در سیل، زلزله، بیماریها و... بشتابیم، خیلی مهم است. ما باید به داشتههای خودمان باور داشته باشیم. در روزگاری که در برخی کشورها برای رسیدگی به بیماران کرونایی افراد سالخورده را جدا میکنند؛ چون احتمال کمتری دارد زنده بمانند و افراد نیازمند برای دریافت یک بستهی غذایی در صفهای بسیار طولانی، مدتها سرپا میایستند.
یادمان باشد روزهای پایان سال و نزدیک عید نوروز، چشمان خیلی از کودکان به در است تا بلکه کسی بذر مهربانی در باغچهی خانهی آنها نیز بکارد.
ارسال نظر در مورد این مقاله