از کاکتوس‌ها صبوری را آموخته‌ام

10.22081/hk.2020.71021

از کاکتوس‌ها صبوری را آموخته‌ام


گفت‌وگو

از کاکتوسها صبوری را آموختهام

سارا بهمنی

 

زنگ می‌زنم و وارد می‌شوم. سمت چپم زمین سبز خوش‌رنگ زراعی قرار دارد. دیدن رنگ سبز حالم را خوب می‌کند. مقابلم پلاستیک‌های کشیده شده روی سقف هستند که جای کاکتوس‌ها را نشانم می‌دهند. پیش به سوی کاکتوس‌ها.

من هیچ‌وقت کاکتوس نگه‌داری نکرده‌ام؛ یعنی گیاهان گوناگونی جز کاکتوس داشته‌ام که یکی پس از دیگری پژمرده شده‌اند. بعد از پژمرده شدن گیاهانم مادرم سریع دستور داده هیچ اثری ازشان باقی نماند. در واقع مدتی را صرف کرده‌ام تا جای مناسبی برای گیاهانم فراهم کنم و مدت بیش‌تری را صرف کرده‌ام تا روزنامه‌ها و آب‌های باقی‌مانده‌ی‌شان را پاک کنم. متأسفانه خاطره‌ی خوشی از نگه‌داری گیاهان ندارم؛ اما از دیدن‌شان در خانه‌ی دیگران بسیار خوش‌حال شده‌ام. حالا قرار است با کسی گفت‌وگو کنم که تمام راز نگه‌داری از کاکتوس‌ها را می‌داند. مصطفی عارفیان جوان 37‌ساله‌ای که در قم به پرورش کاکتوس می‌پردازد. متن گفت‌وگوی‌مان را بخوانید:

چرا پرورش «کاکتوس» را انتخاب کردید؟

کاکتوس به خاطر جنبه‌ی کلکسیونی برای خیلی‌ها جاذبه دارد. هم‌چنین، بیش‌ترین تنوع را در گونه‌های گیاهی دارد. تازگی بیش از بیست هزار گونه از این گیاه یافت شده است. اولین رتبه در تنوع است که تمام این‌ها جاذبه ایجاد می‌کند. به نظر من محال است که کسی کاکتوس داشته باشد و امکان نگه‌داری هم برایش فراهم باشد و به این گیاه وابسته نشود، مثلاً از خانواده‌ی کاکتوس دو گونه داشته باشد و متوجه بشود این خانواده بیش از بیست گونه دارد؛ حتماً تصمیم می‌گیرد تمام آن‌ها را جمع کند. البته بعضی از کاکتوس‌ها خیلی گران‌قیمت هستند و بعضی هم در خارج از کشورند. شاید هم افرادی مثل من این گونه‌ها را داشته باشند؛ اما دل‌شان نیاید که بفروشند.

در گل‌خانه‌یتان چند گونه کاکتوس وجود دارد؟

بیش از دو هزار و هفت‌صد گونه کاکتوس در گل‌خانه دارم.

رابطه‌ی سرمایه و درآمد این شغل چگونه است؟

اما هر چه محیط کاری بزرگ‌تر باشد درآمد هم بهتر می‌شود. درباره‌ی کاکتوس‌ها بحث کمی فرق می‌کند؛ چون گلدان‌ها کوچک هستند تعداد زیادی را می‌شود نگه‌داری کرد. باید به نوع گیاهیِ کاکتوس هم توجه شود. قیمت بعضی از کاکتوس‌ها معمولی است؛ اما بعضی دیگر که کلکسیونی هستند و کم تولید می‌شوند گران‌قیمت هستند. گیاهان کلکسیونی به سرمایه و دانش خوب نیاز دارند؛ البته کسی نباید ریسک کند و به خاطر درآمد بیش‌تر از کاکتوس‌های گران‌قیمت شروع کند. از سلیقه‌ی بازار هم نباید غافل شویم. این‌که مردم چه گیاهی را می‌پسندند.

برای کسانی که میخواهند گل‌خانهدار شوند چه پیشنهادی دارید؟

هشت سال است که در این شغل هستم. از سال‌های 1386 تا 1388روی پشت‌بام کاکتوس‌ها را پرورش می‌دادم. پیشنهاد می‌کنم روی پشت‌بام یا در حیاط برای خودشان گل‌خانه‌ای درست کنند و گیاهانی را که تولید می‌کنند به گل‌خانه‌دارها یا مجموعه‌داران بفروشند و با پول فروش آن گیاه دیگر تولید کنند و کم‌کم توسعه دهند.

روحیه‌ی خریداران کاکتوس شبیه به هم هست؟

یک سری فروشنده هستند که فقط به دنبال خرید برای فروش هستند. بعضی‌ها هم علاقه دارند؛ اما علاقه‌ی‌شان به اندازه‌ی من نیست. بعضی وقت‌ها با فروش دوتا از کاکتوس‌ها مشکل مالی‌ام حل ‌شده است؛ اما نفروختم‌شان. بعضی‌ها هم برای کادو دادن به دوستان‌شان کاکتوس می‌خرند؛ اما روی هم رفته هشتاد درصدشان واقعاً علاقه دارند.

خاطرهای از شغل‌تان دارید؟

اول دوتا خاطره‌ی تلخم را تعریف ‌کنم. دوتا گیاه دارم که در ایران بی‌نظیر هستند. بالای سی سال دارند. یک روز باد شدیدی آمد و پلاستیک گل‌خانه را پاره کرد. تابستان بود و آفتاب شدیدی می‌تابید. یکی‌شان از پایین پوسید و کوتاهش کردیم. چند روز مریض بودم. الآن هم می‌ترسم ریشه‌اش را بررسی کنم.

دومین خاطره‌ی تلخم این است که گلدان خیلی بزرگی بود که لق شده و نزدیک بود بیفتد. من باید در صدمی از ثانیه تصمیم می‌گرفتم؛ زمین بخورد و شاخه‌هایش بشکند یا بگیرمش؛ چون در حیاط خانه‌ای نگه‌داری شده بود تیغ‌های بلند و ضخیمی داشت. کاکتوس‌ها هر چه بیش‌تر آفتاب بخورند تیغ‌های‌شان بزرگ‌تر می‌شود. تیغ‌ها به بازویم رفته بودند و با انبردست در می‌آوردند. تا دو روز دستم حس نداشت.

خاطره‌ی خوبم این است که یک روز در باغچه با لباس کار نشسته بودم و مشغول کار بودم که صدای زنگ در آمد. شاگردم در را باز کرد. یکی گفت: «سلام! نگاه کردم، دیدم جواد رضویان آمده است؛ البته خاطره‌ی خیلی خوبم آشنایی با همسرم است که ایشان هم در همین کار بودند و در شمال زندگی می‌کردند.

همسرتان کمک‌تان هم میکند؟

فعلاً یک کوچولو در راه داریم. (بهشان تبریک می‌گویم) ولی هرازگاهی می‌آیند؛ چون دل‌شان برای کاکتوس‌ها تنگ می‌شود. امسال خیلی به من کمک کردند. حدود یک میلیون بذر داشتیم که شب‌ها نخوابیدند و بسته‌بندی کردند. خدا خیرشان بدهد خیلی کمکم می‌کنند.

اگر بخواهید برای کاکتوس‌ها رقیبی در نظر بگیرید آن چه گیاهی هست؟

سانسوریا، هم تنوع خوبی دارد و هم این‌که خیلی با نور و دما و خاک سازگار است. 150 گونه سانسوریا به ایران آمده است.

بذر کاکتوسها را از کجا تهیه میکنید؟

دو- سه بار از جاهای دیگر بذر خریدم که سرم کلاه رفت. (چای را در لیوان می‌ریزند و می‌گویند این رنگ و طعم چای فقط برای گل‌خانه‌ی ماست، هیچ کجای دیگر این چای را نخواهی خورد.) در باغ‌ها تعداد گل‌ها زیاد است. حشره‌ها، پرنده‌ها و بادها گرده‌افشانی را انجام می‌دهند، ولی در گل‌خانه که محیط بسته است ما با قلم‌مو (قلم‌مو آبرنگ که قبلاً باهاش نقاشی می‌کردم.) به گرده می‌زنیم و روی گل دیگر می‌بریم. کاسبرگ تبدیل به میوه می‌شود و بذر شکل می‌گیرد. بذرها را باید پاک کرد. بعضی‌ها‌ی‌شان خیلی سخت پاک می‌شوند.

کاکتوسها برای بیماری هم خوب هستند؟

برگ‌ها و میوه‌های‌شان برای بیماریِ قند خوب است؛ البته به مردم نمی‌گوییم خوراکی هستند، چون همه را می‌خورند. (برایم سه جور از میوه‌های کاکتوس به رنگ‌های قرمز، سبز و بنفش می‌آورند. جای‌تان خالی خیلی خوش‌مزه هستند و آن‌که سبز است مزه‌ی کیوی می‌دهد.)

چه زمانی کاکتوسها به آب احتیاج دارند؟

روش آبیاری کاکتوس‌ها خیلی مهم است. مطلبی که قطعی می‌توان گفت این است که تا زمانی‌که آب گلدان خیس است نباید به آن آب داد. فاصله‌ی آب‌دهی‌ها باید به این فرمول باشد. مثلاً امروز شنبه آب می‌دهیم تا سه‌شنبه خیس است و چهارشنبه خشک می‌شود. چهار روز کشیده تا خشک شوند. چهار روز هم فاصله بیندازید و بعد آب بدهید. این فاصله در نور و دمای متفاوت تغییر می‌کند. اگر دو روز طول کشید تا خشک شود دو روز فاصله بیندازید. آبیاری باید عمیق باشد که به ریشه‌ها کاملاً آب برسد؛ اما ما خودمان این‌گونه آب نمی‌دهیم. کاکتوس‌ها یواش یواش خودشان می‌گویند چه زمانی به آب نیاز دارند. کاکتوسی را می‌بینم که خاکش خشک خشک است؛ اما می‌دانم تشنه نیست. به این هم باید توجه داشت، جای کاکتوس روی اُپن و میز تحریر نیست به کاکتوس باید نور برسد.

نشانههای بیمار شدن کاکتوسها چیست؟

لکه‌های قارچی، تیغ جدید برای رشد نمی‌زنند؛ خاک گلدان دیر خشک می‌شود و این یعنی ریشه ضعیف است. در این وضعیت سریع ریشه را از گلدان درمی‌آوریم و بررسی می‌کنیم. نشانه‌ها زیاد است. (ناگهان صدای روشن شدن فن‌ها می‌آید که به این معناست که گل‌خانه مرطوب شده است و آقای عارفیان باید پلاستیک‌ها را کنار بزنند و پنجره‌ها را برای کاکتوس‌های زیبا باز کنند.)

کاکتوسها در گل‌خانه هم میمیرند؟

در دو فصل که هوا دارد سرد می‌شود یا گرم تلفات داریم. دمای بین 30-35 خیلی برای‌شان عالی است. 35-40 برای بعضی‌های‌شان خوب نیست. 40-45 اذیت می‌شوند. 45-50 بعضی‌ها بی‌حال می‌شوند؛ اما از 50 به بالا دیگر خطرناک است. برای دمای منفی دیگر بستگی به آبیاری دارد.

کاکتوسهای مرده را چه‌کار میکنید؟

چندتایی از گیاهان مرده را نگه‌داری می‌کنم؛ اما می‌گویند که خوب نیست گیاهان مرده را نگه داشت، انرژی منفی می‌آورند. کاکتوس‌های زنده انرژی منفی و اشعه‌های مضر را می‌گیرند.

قضیه‌ی خواب زمستانی کاکتوسها چیست؟

کاکتوس‌ها به خواب زمستانی نیاز دارند و بعد از خواب زمستانی در بهار خیلی خوب رشد می‌کنند. بعضی گل‌خانه‌دار‌ها برای این‌که همیشه سود کنند کاکتوس‌ها را به خواب زمستانی نمی‌برند.

به نظر شما شگفتترین ویژگی کاکتوسها چیست؟

اگر دنیای خار را به فارسی در اینستاگرام سرچ کنید تصویر کاکتوس‌ها می‌آید. جثه‌ی کاکتوس به اندازه‌ی گردو است، ولی گل‌هایش به چه بزرگی و با چه طرح‌های زیبایی ا‌ست. من همیشه گفته‌ام این‌ها همه به دست نقاش بزرگ، خداست.

شما با کاکتوسها زندگی کردهاید، از کاکتوسها چه چیزی یاد گرفتهاید؟

صبوری. کاکتوس‌ها خیلی دیر رشد می‌کنند. من ازشان صبوری را یاد گرفته‌ام و در زندگی‌ام همیشه صبر داشته‌ام.

برای کاکتوسها موسیقی میگذارید؟

برای‌شان آهنگ سنتی می‌گذارم. آهنگ‌هایی که خیلی مشوش هستند اصلاً برای‌شان خوب نیست.

گلخانهها چند بخش دارند؟

حداقل به سه سالن نیاز داریم تا کاکتوس‌هایی که به نور و آب و رطوبت متفاوت نیاز دارند، دسته‌بندی شوند.

پیوند زدن دو نوع کاکتوس چگونه است؟

کار سختی نیست. پایه را می‌بُرند. یک آوند دارند. آوند گیاه پیوندک را هم می‌بُرند و آوندها را روی هم می‌گذارند و کش می‌بندند. در بعضی‌های‌شان مهم است که از یک خانواده باشند. زمانی باید پیوند زد که گیاه فعال و در حال رشد باشد. فصل رشد هم اواخر تابستان و اوایل پاییز است.

حرف ناگفته‌ی‌تان را به ما بگویید؟

من برای ساختن گل‌خانه‌ام خیلی زحمت کشیده‌ام. می‌خواهم از معلم و استاد خوبم آقای مهرداد ارمگان تشکر کنم.

وقت خداحافظی از کاکتوس‌ها فرا می‌رسد. راستش من برای اولین‌بار در یک‌جا از تعداد زیادی کاکتوس دیدن کردم. کاکتوس‌های رنگی رنگی با شکل‌های متفاوت و عجیب. بعضی‌های‌شان مرا یاد زی‌زی گولو می‌انداخت. در آن بین یک کاکتوسی شبیه به قلب بود به چه زیبایی که آقای عارفیان آن را به همسرشان هدیه داده بودند. هنگام رفتن آقای عارفیان لطف کردند و به من سه گلدان کاکتوس دادند. هر چه گفتم من به گل و گیاه شانس ندارم ( یعنی بلد نیستم) اصرار کردند که این‌ها فرق دارد. حالا من سه‌تا کاکتوس به شکل‌های مختلف دارم. آب‌شان را داده‌ام و قرار است یک ماده‌ی تقویتی هم بهشان بدهم. امیدوارم کاکتوس‌هایم برایم بمانند.

CAPTCHA Image