بوسه‌ی آبدار-آسمان خراش-از سنگ تا برگ

10.22081/hk.2019.70774

بوسه‌ی آبدار-آسمان خراش-از سنگ تا برگ


بوسه‌ی آبدار

سعیده اصلاحی

ابر رسید بی‌خبر

سوار دوش باد شد

از این‌طرف به آن‌طرف

شیطنتش زیاد شد

 

گرفت با سروصدا

از این و آن سراغ من

چکید قطره قطره تا

خنک شود اتاق من

 

روسری پنجره را

یواشکی کنار زد

روی لپ شیشه‌ای‌اش

بوسه‌ی آبدار زد

 

از سنگ تا برگ

طیبه شامانی (طناز)

باران که آمد

از کوه تا دشت

از سنگ تا برگ

هر چیز

تَر شد

باران که آمد

یک لحظه انگار

پاییز تَر شد

 

آسمان خراش

آسمان خراش

 با هزار چشم شیشه‌ای

درشروع روز درهم و شلوغ

در صدای بی امان بوق

*

روبه روی چشم‌های مات و رنگی پدربزرگ

ایستاده بود

زندگی بدون سبزه و درخت و رود

در میان ریزگرد و دود

واقعاً کسل کننده بود

سعیده موسوی زاده

CAPTCHA Image