شعر تو- شعر اردیبهشت- عطر خدا- جوانه


شعر تو

مرضیه تاجری

کودکی

پشت در

نام تو را خواند و رفت

کاسه‌ی شیری شکست

چاه از اندوه

دلش خشک شد

یک نسیم

عطر تو را برد به هفت آسمان

ماه برایت گریست

اشک شد

قطره‌ها

ریخت در آبی دل آسمان

نام تو

روی لبش سبز شد.

یا علی

 

 

شعر اردیبهشت

ریحانه نوری

شور و شوق تولد است انگار

بوی اردیبهشت می‌آید

قطره قطره، بهار من را از

پشت شیشه دوباره می‌پاید

 

قلب خوکار پرتپش شده است؛

شعر باران چکیده در گوشش

واژه واژه دویده در باران

آسمان جا شده در آغوشش

 

سبزی گوجه‌سبزهای ملس

سرخی هندوانه فال به فال

بوی نم، بوی سبزه‌های بلند

کرده اردیبهشت را خوش‌حال

 

خوش به حالش که زیر اشک بهار،

هم‌چنان شاد و شادتر مانده!

شعر اردیبهشت می‌خندد

گرچه بی‌چتر پشت در مانده!

 

 

 

 

عطر خدا

محمود پوروهاب

امسال اول بار عاشق شد

تا شادی گنجشک‌ها پر زد

با چِک‌چِک باران

در کاسه‌ی چشم شقایق‌ها

بارید و لبْ پَر زد.

 

امسال اول بار عاشق شد

با بوسه‌ی شیرین شب خوابید

با پنجه‌ی نرم سحر پا شد

از سفره‌ی ساده

تا بانگ خوش‌طعم اذان نوشید

سیراب و سرسبز و شکوفا شد.

 

امسال اول بار...

دل را کبوتر کرد

وقتِ دعا هر بار

از شیشه‌ی عطر خدا،

خود را معطّر کرد.

 

 

جوانه

زهرا شفیعی ینگابادی

سهم مرا بد

ای آسمان پاک

روییده‌ام چه سبز

از لابه‌لای خاک

 

نوبت به من رسید

آرامشم بده

آشفته‌ام هنوز

آسایشم بده

 

دستم به سوی تو

چشم انتظار آب

رؤیای ریشه را

هرگز مکن خراب

CAPTCHA Image