صفحهی خدا
خانهای روی ابرها
سیداحمد مدقق
سلام خداجانم!
ازت ممنونم که همهی دعاهایم را قبول نمیکنی. آخر یک بار جوگیر شدم و دعا کردم کاش فیل بودم. رفته بودم استخر، با خودم گفتم اگر خرطوم داشتم نصف آب استخر را میمکیدم و خالی میکردم روی سر بچهها. کیف میکردند، ولی خدا را شکر فیل نشدم! وقتی برمیگشتم خانه، دادِ صاحبخانه درمیآمد.
بابا میگوید: «همیشه زیاد بخواه، تا کم بهت برسه.»
اما امروز میگفت: «خدا کنه شانسم بزنه وام رو بگیرم، لااقل اون خونه توی کوچهیبنبست را بتونم بخرم.»
کاش بابا جوگیر میشد و زیادتر میخواست. دعا میکرد خانهای روی کوهها، کنار سبزهها و ابرها داشته باشیم.
ارسال نظر در مورد این مقاله