)
در هوای مهر
زهرا وثوقی
بس که بی‌عبور
بس که بی‌صدا
در هوای مهر و مدرسه نشسته است
از فراق کیف و دفتر و کتاب
دل شکسته است
چشم او به راه بچه‌هاست
گوش او به زنگ مدرسه
بین خنده‌های گرم تیرماه
خواب رفته دنگ و دنگ مدرسه
******
عطر دعا
سعادت‌سادات جوهری
شب شده
موقع لبخند ماه
وقت شکوفا شدن دست‌ها
شب شده
خلوت دل با خدا
باد به هر گوشه پراکنده است
بوی گل و
عطر دعای مرا
*****
سینما
سعیده موسوی‌زاده
آسمان،
سینما
صحنه‌ی بازیگری آفتاب
کشمکش ابر و باد
رعد و برق
نور، صدا، دوربین
پنجره‌ام رو به خیابان خیس
سالن اکران فیلم
شب شد و خورشید رفت
باز رسیدیم به پایان فیلم
****
قوانین فیزیک
عفت زینلی
از کجا فهمیده
نیوتن پای درخت
از زمین خوردنِ سیب
این همه مطلبِ سخت؟
من اگر می‌دیدم
سیب سرخ و شیرین
با سقوط از شاخه
می‌رود سمت زمین
جای کشف فرمول
یا قوانین عجیب
می‌گرفتم آن را
تا نبیند آسیب
*****
قرص خنده
نسیم نوروزی
خواهرم غمگین نشسته
اخم کرده گوشه‌ی هال
کاش او هم مثل من بود
یک کمی پر شور و خوش‌حال
او برای فکر کردن
می‌نشیند پشت شیشه
پیچ در پیچ است فکرش
سخت می‌گیرد همیشه
باید او هم دربیاید
از تمام فکرهایش
تا خودش را دق نداده
می‌کنم کاری برایش
می‌روم الآن کنارش
می‌شوم شکل خزنده
چاره‌ی دردش همین است
قرص ویتامین خنده
*****
ترانه
بابک نیک‌طلب
(1)
شعرم گاهی ترانه‌ی باران است
گاهی تصویر لاله‌ای خندان است
او را بپذیر و دل به حرفش بسپار
امروز که در خانه‌ی تو مهمان است
(2)
از شادی آب و از غم نان بنویس
از مردم کوچه و خیابان بنویس
دور و بر تو نوشتنی بسیار است
هر چیز که دوست داری، از آن بنویس
)
ارسال نظر در مورد این مقاله