سقف ماندگار

10.22081/hk.2019.67572

سقف ماندگار


(نگاهی به تمدن اسلامی و پیشرفت‌های آن)

قسمت دوم

مجید ملامحمدی

اولین پایگاهی که مسلمانان را به نوشتن، خواندن و دانستن تشویق کرد، مسجد بود. مسجد، نخستین پایگاه ارتباط مسلمانان با هم و فرستادن آیه‌های قرآن بر پیامبرj بود. حضرت محمدj هم نخستین معلم این پایگاه بود و در این مکان مقدس حرف‌های خوب آسمانی را به مسلمانان می‌آموخت.

وقتی به آیه‌های خداوند در قرآن نگاه می‌کنیم و سپس ذهن‌مان را در معانی عمیق و ظریف آن‌ها غرق می‌نماییم، می‌فهمیم که علم در نزد خداوند خیلی مهم و با ارزش است و پیامبر اسلامj هم این ارزش و اهمیت را بارها به مسلمانان گوشزد کرده است.

ن والقلم و مایسطرون؛ ن، سوگند به قلم و آن‌چه می‌نویسد.(1)

قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون؛ بگو آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسان هستند.(2)

روزی حضرت محمدj پا به مسجد خود در مدینه گذاشت. نگاهش در گوشه و کنار مسجد به دو گروه از مردم افتاد. گروهی به عبادت و دعا و نماز مشغول بودند و جمعی دیگر در حال یاد گرفتن و نوشتن بودند. پیامبرj فرمود: «هر دو گروه کار درست و نیکی دارند؛ اما من برای تعلیم فرستاده شده‌ام.» سپس خود در میان گروهی که علم‌آموزی داشتند نشست.(3)

این حکایت یادآور این است که ایشان به علم و علم‌آموزی اهمیت زیادی می‌دادند. پس خداوند هم به آن اهمیت می‌داد و آیه‌هایی که برای پیامبرش می‌فرستاد، نشان از این اهمیت داشتند.

از حضرت محمدj نقل شده است که: «مرکب و قلم دانشمندان از خون شهیدان بالاتر و با اهمیت‌تر است.»

یک نویسنده‌ی آلمانی به اسم خانم زیگرید هونکه(4) در کتاب خود «فرهنگ اسلام در اروپا» نوشته است. محمدj با گفتن این جمله که مداد العلماء افضل من دِماء الشهدا (مرکب دانشمندان از خون شهیدان با فضیلت‌تر است) جمله‌ای گفته است که اگر آن زمان در شهر رُم کسی این حرف را می‌زد، او را در دادگاه به عنوان ضددین محاکمه می‌کردند!»

این نویسنده در کتاب خود می‌گوید: «مسجد جایگاهی عالی و مهم داشت. دانشمندان به ستون‌های آن تکیه می‌زدند و شاگردان دورتادور او می‌نشستند. حضور در این کلاس‌ها برای همه آزاد بود. حکومت اسلامی علاقه‌مند بود که امور مردم در مسیر طبیعی و صحیح قرار بگیرد؛ لذا خود امور آموزش و پرورش را به دست گرفت...»

با این سخنان درمی‌یابیم که شروع تمدن اسلامی با علم و علم‌آموزی همراه بوده و پایه‌گذار اولیه‌ی آن، اسلام و پیامبرj بزرگش بوده‌اند.

خانم هونکه در مورد وضعیت فرهنگی اروپا در آن زمان هم، چنین گفته است: «این در حالی بود که اروپای مرکزی در قرن‌های 9، 10، 11 و 12 میلادی حداقل 95 درصد بی‌سواد داشت. هنگامی که کارل کبیر (شارلمان) در هنگام پیری به خود زحمت می‌دهد که این هنر مشکل و کمیاب؛ یعنی نوشتن را بیاموزد، در همان زمان و حتی صد سال بعد هم اشراف و ثروتمندان بزرگ اروپا، افتخار می‌کردند که نوشتن نمی‌دانند. تنها در دِیرها(5) آن هم فقط چند نفر راهبه و رهبان(6) نوشتن بلد بودند... در همین زمان در هزاران هزار مدرسه‌ی اسلامی، در شهرها و روستاها، پسران و دختران شش تا یازده ساله، روی فرش‌های کوچک‌شان زانو می‌زدند و روی لوح‌های تخته‌ای مشق می‌نوشتند. آیه‌های قرآن را تکرار می‌کردند و قدم به قدم، به سوی دستور زبان و صرف و نحو آن جلو می‌رفتند.»

خانم هونکه درباره‌ی کتاب‌های مقدس قرآن و انجیل می‌نویسد: «کتاب مقدس عیسیm فقط با کشیش‌ها سروکار دارد. این کتاب با آدم‌های معمولی حرف نمی‌زند و در مقابل آنان سکوت محض کرده است. تنها روحانیون مسیحی آن کتاب را می‌خوانند، به همین دلیل برای ملت مسیحیِ آن دوران، نه تنها ضرورت

نداشت که زبان کتاب مقدس را بیاموزند، بلکه آموزش عمومی هم به کلی مردود بود.(7)

تمدن اسلامی چه نگاهی به زنان داشته است؟ آیا زنان هم می‌توانستند علم بیاموزند و راه‌های دانش را بپیمایند؟ در کتاب‌های مختلف حدیثی نقل شده است که اسلام به زنان و علم و دانش‌آموزی آن‌ها هم‌چون مردان اهمیت داده است. پیامبرخداj مقداری از وقت خود را به آموزش زنان در مسائل دینی اختصاص می‌داد. در سرگذشت زندگی ابن خَلّکان که قاضی و تاریخ‌نگار قرن هفتم است، می‌خوانیم که یکی از استادانش خانم ام‌المؤید زینب دختر یکی از شعرای شهر نیشابور بود. در دوره‌های مختلف اسلامی حضور زنان در جامعه و مراکز آموزش و علمی آن‌قدر زیاد است که در کتاب‌های مختلف تاریخ‌نویسان و شرح‌حال‌نویسان، به آن‌ها اشاره شده است.

یک مثال:

بیت‌الحکمه به معنی خانه‌ی خرد است. این مرکز اسم اولین مرکز آموزش عالی دولتی در سرزمین‌های اسلامی است. این مکان به دستور مأمون عباسی در سال 215 قمری ساخته شد. کار این مرکز ترجمه‌ی کتاب‌های گوناگون از زبان‌های فارسی، هندی، مصری، یونانی، روسی و... به عربی بود.

در این مرکز کتاب‌خانه‌ای بزرگ با رصدخانه‌ای برای علم ستاره‌شناسی وجود داشت. بعدها مؤسسات دیگری هم ساخته شد. مدارس نظامیه که بنیان‌گذار آن خواجه نظام‌الملک طوسی بود، از مهم‌ترین مدارس اسلامی در قرن‌های اولیه‌ی اسلام هستند که کار آموزش و تحصیل دانشجویان را به عهده داشت.

وقتی مدارس نظامیه مشغول کار علمی بودند، در اروپا خبری از علم‌آموزی نبود و هیچ مدرسه‌ای با این سبک و سیاق دیده نمی‌شد. در این مدارس دانشجویان از وسایل زندگی، مسکن و غذا بهره‌مند بودند و بسیاری از آن‌ها حقوق می‌گرفتند. کم‌کم این مراکز علمی فرهنگی برای راه‌اندازی مراکز علمی اروپا، الگو شد.

«سالرنو» قدیمی‌ترین دانشگاه اروپاست که در کشور ایتالیا راه‌اندازی شد. این مرکز با تأثیر از مدارس اسلامی ایرانی به وجود آمد.

مراکز علمی دیگر مثل دانشگاه بولونیا در ایتالیا، ون‌پلیه در فرانسه و آکسفورد در انگلستان، بعد از قرن دوازدهم میلادی به وجود آمدند؛ یعنی مدت‌ها بعد از تأسیس دانشگاه‌های اسلامی.

در دانشگاه‌های اسلامی مدارکی به فارغ‌التحصیلان اعطاء می‌شد که بعدها در دانشگاه‌های اروپا از آن تقلید شد. «اجازه» که مدرک فارغ‌التحصیلان اسلامی بود، در دانشگاه‌های اروپایی به «لیسانس» که ترجمه‌ی همان اجازه است، تبدیل شد.

البته اروپاییان عنوان‌های دیگری را هم تقلید کردند، مثل: قرائت= Reading و...

مسلمانان با دادن رتبه‌ها و درجه‌های علمی (آکادمی) به دانشجویان و با تقسیم‌بندی دانشکده‌ها و با روش تدریس خود، سر مشق اروپا شدند. آنان نه تنها سازماندهی دانشگاه، بلکه مواد درسی آن را هم به آن‌ها سر مشق دادند.(8)

آلفرد گیوم مدیر دانشکده‌ی کلهم می‌گوید: «جوانانی بودند که بی‌هیچ پولی از اسپانیا به مکه یا از مراکش به بغداد می‌آمدند تا خود را به معلم دلخواه برسانند. ابتدا دانشگاه دولتی معروف نظامیه در بغداد به دست خواجه ‌نظام‌الملک طوسی (ایرانی) تأسیس شد و در مدت کمی، دانشگاه‌های دیگری در نیشابور، دمشق، بیت‌المقدس، قاهره، اسکندریه و جاهای دیگر تأسیس گردید...»(9)

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره‌ی علق، آیه‌های 1 تا 5.

2. سوره‌ی زُمر، آیه‌ی 5.

3. از کتاب تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، مقدمه‌ی نورالله کسائی، ص4-5.

4. رساله‌ی دکترای او بعد از انقلاب از سوی آقای مرتضی رهبانی به اسم «فرهنگ اسلام بر اروپا» ترجمه و چاپ شد.

5. عبادت‌گاه راهبان مسیحی.

6. جمع راهب، مبلغان دینی مسیحی.

7. از کتاب فرهنگ اسلام در اروپا، چاپ چهارم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373، صفحه‌های 399 تا 404.

8. از کتاب کارنامه‌ی اسلام، عبدالحسین زرین‌کوب، چاپ چهارم، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1369، صفحه‌ی 45.

9. از کتاب مدارس نظامیه، نورالله کسایی، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1363، ص274 – 275.

CAPTCHA Image