خاطرات طاغوت

10.22081/hk.2019.67040

خاطرات طاغوت


سیدسعید هاشمی

دزدها

دکتر زنگنه، یک وقتی در نزد شاه افرادی را اسم برده که این‌ها در جامعه‌ی ایران به نادرستی، دزدی و عدم امانت در امور اداری شناخته شده‌اند. شاه گفته بود: «همین‌ها به درد من می‌خورند. این‌ها در خدمت من بهتر می‌مانند و به من احتیاجِ بیش‌تری دارند.»

دکتر کریم سنجابی؛ امیدها و ناامیدی‌ها

تابلوهای کمال‌الملک

استالین موقع ترک کاخ سعدآباد، از چند تابلوی نقاشی موجود در کاخ بازدید کرد؛ به‌ویژه تابلوهای کمال‌الملک بسیار مورد توجه‌اش قرار گرفت و به محمدرضا گفت: «چه فایده دارد که این آثار باارزش هنری را در این کاخ محبوس کرده‌ای و مردم کشورت را از دیدن آن‌ها محروم ساخته‌ای؟ ارزش این آثار وقتی است که همه بتوانند آن‌ها را ببینند و لذت ببرند. این خودخواهیِ شماست که چنین آثاری را برای تزیین کاخ خود قرار داده و حقّ مردم برای تماشای آن‌ها را پای‌مال کرده‌اید.»

تاج‌الملوک آیرملو(مادر شاه)؛ کتاب خاطرات

تقویم جدید

یک سال پس از ابلاغ حزب رستاخیز، در یک صبح دیگر باخبر شدیم که اعلی‌حضرت تصمیم گرفته‌اند تقویم رسمی کشور را تعویض کنند و از همان روز، ناگهان همه‌ی حوادث تاریخی، مذهبی و نیز تاریخ‌‌های تولد، استخدام، مرگ، عروسی و ثبت‌نام عمومی تغییر کرد و مبدأ آن نه هجرت پیامبر از مکه به مدینه به حساب سال شمسی، بلکه تأسیس دولت هخامنشی به دست کوروش کبیر بود. در واقع تقویم تازه، حمله‌ی جدیدی به روحانیتِ ناراضی بود؛ بدین ترتیب، شاه اعلام می‌کرد که حوادث اسلامی ربطی به سلطنت او ندارد.

همه سردرگم شده بودیم. من دیگر تاریخ تولدم را نمی‌دانستم و مجبور بودم برای تطبیق آن با سال‌شمار شاهنشاهی، از کاغذ و قلم استفاده کنم.

گویی شاه ایران از روی بی‌حوصلگی و برای تفریح، مردم و تاریخ سرزمینش را به بازی گرفته بود.

ستاره‌ی فرمانفرماییان؛ دختری از ایران

فقر

منظره‌ی فقر و فلاکتی که در این مملکت حکم‌فرماست، به‌جز در چین در هیچ جای دیگر دنیا دیده نمی‌شود. دکتر سیدحسین نصر، به من می‌گفت: «در زاهدان، یکی از همین مستشاران آمریکایی که برای مطالعه رفته بود، می‌بیند میان تلّ خاکروبه‌ای، چند نفر بچه‌ی لخت و پاره با ولع زیاد افتاده‌اند روی محتویات سطل زباله‌ی خانه‌ای. حس کنجکاوی، مستشار را هم به نزدیک زباله می‌کشاند و با تعجب زیاد مشاهده می‌کند که پنجه‌های کوچک و لاغر این اطفال معصوم که گناهی جز در ایران به دنیا آمدن ندارند، هی از زباله به دهان‌شان می‌رود و دانه‌های برنجی را که آلوده به هزار کثافات لجن است، از دهان مورچه و سوسک گرفته و از شدت گرسنگی، آن‌ها را مثل نقل شیرین می‌بلعند.»

دکتر می‌گفت: «به قراری که شنیدم مستشار یانکی، عنان اختیار از کَفَش رها شد و در حضور حاضران نیم ساعت تمام گریه کرد.»

الف. خواجه‌نوری؛ مکتوب

شاهین طلایی

«شاهین طلایی» که دیروز خلبان ایرانی‌اش آن را از مراکش به ایران بازگرداند، گران‌ترین هواپیمای جهان است. دستگاه‌های اضافی تلفنی، تلکس و ارتباطی این هواپیما، چهل میلیون تومان ارزش دارد و شاه سابق می‌توانسته از داخل این هواپیما با هر نقطه از جهان که مایل بود، ارتباط فوری تلفنی برقرار کند.

این هواپیما شش توالت دارد که پنج توالت واقع در قسمت عقب، متعلق به همراهان شاه و یک توالت طلایی که حتی سیفون آن از طلاست، متعلق به شاه سابق و همسرش بوده است.

در سالن ناهارخوری هواپیما، یک میز چهل‌تکه وجود دارد که شش‌هزار ساعت برای منبت‌کاری روی آن کار شده است.

این قصر فرعون زمان، گران‌ترین هواپیمای موجود در جهان است که حتی تمامی دستگیره‌های درهای ورودی و داخلی آن از طلای ناب ساخته شده است. تمامی وسایل روشویی و شیرهای آب سرد و گرم حمام داخل شاهین نیز، از طلای ناب ساخته شده و ساعت متعدد بزرگ و تمام طلای داخل هواپیما، زمان را به وقت گرینویچ، وقت محل و وقت مقصد نشان می‌دهند. بار مشروب داخل اتاق ناهارخوری هواپیما نیز با گران‌ترین چوب مشبک‌کاری‌شده و ظروف داخل آن از طلا یا نقره است.

روزنامه‌ی اطلاعات، دوم اسفند 1357

CAPTCHA Image