)
اتاق مشاور
زیر نظر: علی آرمین
سلام. من چهارده سال دارم. چند وقتی است که کمی حالم به هم ریخته احساس گناه می‌کنم. گاهی شب‌ها خواب‌های بدی می‌بینم که رویم نمی‌شود به شما بگویم چه خواب‌هایی است. دوست ندارم این خواب‌ها را ببینم. احساس می‌کنم این خواب‌ها خوب نیستند. لطفاً نگویید با بزرگ‌ترهایت مشورت کن. یک جوری شده‌ام که رویم نمی‌شود به بزرگ‌ترها چیزی درباره‌ی آن بگویم. لطفاً راهنمایی‌ام کنید!
حسن.ک میانه
سلام حسن‌آقا، وقتی انسان برایش مشکلی پیش می‌آید باید حلّش کند. یکی از راه‌‌حل‌های خوب، سؤال پرسیدن از افرادی است که راجع به آن مسأله اطلاعاتی دارند و تو چه‌قدر کار خوبی کردی که مشکلت را با ما در میان گذاشتی. امیدوارم جوابم برایت مفید باشد.
پسرها معمولاً حدود 14-15 سالگی بالغ می‌شوند. یعنی وارد مرحله‌ی جدیدی از زندگی می‌شوند که قدری متفاوت از مراحل قبل است. یکی از تفاوت‌های این مرحله با مراحل قبل این است که گاهی خواب می‌بینند و به قول شما خواب‌هایی که آدم رویش نمی‌شود برای کسی بازگو کند. و بعد از خواب هم ممکن است در لباس زیرشان لکه‌هایی مشاهده کنند. کسی که این اتفاق برایش می‌افتد باید لباس‌هایش را بشوید، تطهیر کند و برای نماز غُسل کند. قبل از غسل کردن، بدن‌مان را تطهیر می‌کنیم تا هیچ جایش نجس نباشد و بعد غسل می‌کنیم. غسل کردن سه مرحله دارد: 1. سر و گردن‌مان را می‌شوییم؛ 2. سپس طرف راست بدن‌مان را می‌شوییم و 3. بعد هم طرف چپ بدن را می‌شوییم. البته وقتی طرف راست یا چپ را می‌شوییم، نیازی نیست دوباره سر و گردن را هم بشوییم؛ چون آن را قبلاً شسته‌ایم. می‌دانم شاید سؤال‌هایی راجع به غسل داشته باشی که می‌توانی پیش یک روحانی بروی و از او راهنمایی بیش‌تری بخواهی.
این‌گونه خواب‌ها نشانه‌ی بلوغ است و بلوغ مخصوص تو نیست و همه‌ی بچه‌های دیگر هم اتفاقاتی مثل تو برای‌شان می‌افتد. اصلاً بلوغ مرحله‌ی زیبایی از زندگی است. درست مثل یک تولّد است. بعضی‌ها آن را جشن می‌گیرند و اسمش را «جشن تکلیف» می‌گذارند. مرحله‌ای است که خداوند مهربان تو را صدا می‌زند. به تو می‌گوید که چه کارهایی را انجام دهی و چه کارهایی را ترک کنی، تا در دنیا بهترین زندگی را داشته باشی و در آخرت هم بهشت زیبا نصیبت شود. وقتی بالغ می‌شوی، یعنی این‌قدر عاقلی که خداوند از تو می‌خواهد تا با او حرف بزنی و نماز بخوانی؛ و اگر خواستی خدا با تو حرف بزند، می‌توانی قرآن بخوانی.
راستی می‌دانستی آن‌هایی که تازه به بلوغ می‌رسند، بی‌گناه‌اند. قلب‌شان مثل یک پیراهن سفید است که نو و معطّر و اتوکشیده است. هیچ لکه‌ای یا هیچ چروکی ندارد. ای کاش بتوانیم دستورات خداوند دانا و مهربان را اجرا کنیم تا همیشه لباس‌مان پاکیزه و معطّر باقی بماند و همواره بی‌گناه باقی بمانیم! دوست خوبم، برای موفقیت‌های بیش‌ترت دعا می‌کنم. خدا نگهدار.
)
ارسال نظر در مورد این مقاله