عکس‌هایی که دوستم می‌فرستد...

10.22081/hk.2018.66505

عکس‌هایی که دوستم می‌فرستد...


مشاوره

علی آرمین

سؤال:

سلام، من در دوره‌ی متوسطه‌ی اول درس می‌خوانم. درسم بد نیست؛ اما با یکی از دوستانم مشکل دارم. من چند وقت پیش از بس به پدرم اصرار کردم، او برایم یک موبایل خرید. دوست من که خیلی با او صمیمی هستم، فهمید که من موبایل دارم. همان شب چندتا عکس برایم فرستاد. باور کنید از کار او خیلی ناراحتم. چون عکس‌ها اصلاً عکس‌های جالبی نبودند. من خیلی ناراحتم. اگر پدر و مادرم بفهمند حتماً دعوایم می‌کنند یا موبایل را از من می‌گیرند. وقتی به دوستم گفتم چرا عکس‌ها را فرستادی، اصلاً ناراحت نشد. گفت این چیزها عادی است. به نظر شما چه‌کار کنم؟

پاسخ:

سلام دوست خوبم، فکر می‌کنم باید به سه نکته توجه کنی:

اول در مورد دوست:

این‌که باید با هر کسی دوست نشوی و از بین دوستانت بهترین را گلچین کنی. این‌که یک نفر خوش‌تیپ باشد یا مدام لبخند روی لبش باشد، خوب است، ولی برای این‌که لیاقت دوستیِ تو را داشته باشد، کافی نیست. اگر دوست ما خوب باشد، روی ما تأثیر مثبت می‌گذارد و باعث پیشرفت‌مان می‌شود؛ و اگر بد باشد، باعث پس‌رفت و درجازدن‌مان می‌شود. از سؤالت می‌توانم حدس بزنم که خودت پسر خوبی هستی و خانواده‌ی خوبی داری، به همین خاطر باید کسی را برای دوستی گزینش کنی که از تو بالاتر باشد یا لااقل مثل خودت باشد. یک ماشین هیوندایِ آخرین سیستم، باید با یک ماشین مثل خودش دوست و هم‌سفر شود تا همپای هم پیش بروند و مسافرت بهشان خوش بگذرد. حالا اگر این ماشینِ هیوندای با یک ژیانِ درب و داغون دوست و هم‌سفر شود، چه می‌شود؟ ژیان لنگان‌لنگان می‌رود و مُدام در راه خراب می‌شود و می‌ماند. ماشین هیوندای هم مجبور می‌شود دوستش را رها نکند و به همین خاطر سرعتش خیلی‌خیلی کُند می‌شود. مسیری که هیوندای می‌توانست در دو ساعت برود را مجبور می‌شود به‌ خاطر دوست قراضه‌اش در بیست ساعت طی کند. آدم‌ها هم همین‌طور هستند، دوستان‌شان می‌توانند همه‌ی استعدادهای‌شان را نابود کنند و کاملاً جلوی پیشرفت‌شان را بگیرند. آدم، بخواهد یا نخواهد از دوست و رفیقش چیزهایی را یاد می‌گیرد و کم‌کم هم‌رنگ او می‌شود. به همین خاطر به نظر من در قدم اول، باید دوستانت را سبک - سنگین کنی و از بین آن‌ها یکی - دو نفر که از هر نظر بهترین هستند را گزینش کنی. در واقع بعضی‌ها دوست تو نیستند و هم‌کلاسی تو هستند. تو باید با آن‌ها به عنوان یک هم‌کلاسی رفتار خوبی داشته باشی، ولی آن‌ها را در دایره‌ی دوستانت راه ندهی. فکر می‌کنم این آقاپسری که برای شما عکس‌هایی را فرستاده، هم‌کلاسی شماست، نه دوست شما.

دوم در مورد عکس:

به نظر من فرستادن آن عکس‌ها برای تو کار درستی نبوده و هم‌کلاسی‌ات اشتباه کرده است. عکس‌هایی که برایت فرستاده را پاک کن و دیگر بهش فکر نکن. سعی کن برنامه‌ات همیشه پر باشد. وقتی برای فکر کردن به چیزهای به درد نخور را برای خودت باقی نگذار. آدمیزاد طوری است که اگر بی‌کار شد، خطرناک می‌شود.

سوم در مورد موبایل:

از قدیم گفته‌اند «سری را که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند» به نظر خودت بدون موبایل راحت‌تر نبودی؟ واقعاً در شبانه‌روز چندبار به موبایل نیاز واقعی پیدا می‌کنی؟ واقعاً نیاز داشتی یا به‌خاطر چشم و هم چشمی و این‌که دیگران دارند و من هم باید داشته باشم، خریدی؟ حالا که خریده‌ای مبارکت باشد، ولی چرا به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی وصل می‌شوی؟ به نظر من تا وقتی که به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی وصل می‌شوی، باید منتظر این دردسرها برای خودت باشی. بهترین راه این است که اینترنت گوشی‌ات را کاملاً قطع کنی. فکر می‌کنم این‌طوری خیلی راحت می‌شوی. هم به درس و کارهای روزمره‌ات بیش‌تر و بهتر می‌رسی و هم مشکلاتی برایت پیش نمی‌آید که ذهنت را درگیر کند. می‌گویند شخصی از دست مگس‌های خانه‌اش ذِلّه شده بود. هر چه مگس می‌کشت، فایده‌ای نداشت و انگار مگس‌ها هر روز بیش‌تر می‌شدند. تصمیم گرفت خانه‌اش را بفروشد. آدم باهوشی آمد و خانه را از او خرید. به جای این‌که بیاید مگس‌ها را بکشد، رفت و تحقیق کرد ببیند این مگس‌ها از کجا می‌آیند. متوجه شد که یک چاهی در خانه است که آن‌جا پر از مگس است و اصلاً لانه‌ی مگس‌ها همان‌جاست. چاه را پر کرد و از دست مگس‌ها کاملاً راحت شد. شما هم اینترنت را خاموش کن و از شرّ مگس‌های مزاحم راحت شو.

خلاصه:

پس حرف‌هایم در سه جمله خلاصه می‌شود: 1- دوست واقعی‌ات را گزینش کن. 2- وقتت را با برنامه‌های مفید پر کن و وقت خالی برای خودت نگذار. 3- موبایلت را کنار بگذار یا لااقل اینترنت را قطع کن و از دست مگس‌های مزاحم خلاص شو.

CAPTCHA Image