کلاغ‌ها - حصار شیشه‌ای - سهم من - مرگ یوز - فکرهای من... - زیر نور آفتاب

10.22081/hk.2018.65807

کلاغ‌ها - حصار شیشه‌ای - سهم من - مرگ یوز - فکرهای من... - زیر نور آفتاب


کلاغ‌ها

نسیم نورزوی

دوباره سیم‌های برق

دوباره قال قیل عصرها

دوباره بارش درخت نارون

دوباره شوق مدرسه میان فکرهای من

چه خوب می‌شود خدا

کمک کند به فکرهای کال من

رسیده می‌شدند زود

درشت و تُرد و آبدار

شبیه دانه‌ی انار

چه خوب می‌شود مرا صدا کنی

میان قلب زرد مِهر

برای این جوانه‌ها دعا کنی

****

حصار شیشه‌ای

مریم زرنشان

دو چشم من به پنجره

به این حصار شیشه‌ای

پرنده‌ی نگاه من

دوباره بال می‌زند

به اشتیاق روی نور

از این حصار شیشه‌ای

چه شاد می‌کند عبور!

****

سهم من

احمد خدادوست

زندگی

پنجره‌ای روشن است

من گل نیلوفر این پنجره

روزها

سهم من از زندگی

تکه‌ای از آسمان

شب ولی

نور ماه

با کمی از سمفونی زنجره

سهم من!

من به همین سادگی

قانعم

****

مرگ یوز

عباسعلی سپاهی‌یونسی

سکوت فراوان دشت

و شلیک

کمی ناله بود و تمام

و خط خورد یک «یوز» دیگر

چه غمگین، چه تلخ

فقط مانده از آن هم چندتایی

خدای عزیز

خداوند «شیر» و «پلنگ»

خداوند «یوز»

کجایی؟

****

فکرهای من...

سعیده موسوی‌زاده

می‌خزم به خلوت سکوت

فکر می‌کنم

فکر می‌کنم

فکر می‌کنم چرا

فکرهای من به هیچ‌جا نمی‌رسند

بر سر دو راهی‌اند

دفتری پر از سفیدی و سیاهی‌اند

لیز می‌خورند، ماهی‌اند

فکرهای من بدون انتها

ابرهای پاره‌پاره‌ی رها

 ****

زیر نور آفتاب

اشکان پورکیوانی

یک پرنده پرزنان

شاخه‌ای به رسم بدرقه

می‌خورد تکان و ما

فقط نشسته‌ایم

توی کوپه

پشت پنجره

زیر نور آفتاب

مادرم

غرق خواب

CAPTCHA Image