انتخاب نور
منیره هاشمی
کولهاش را برداشت
گفت: باید بروم
چشمهای همه بارانی شد
آسمان کاسهای از نور سر راهش ریخت
راه پرواز چراغانی شد
شهر خالی شده بود از عطرش
کوچه از رفتن او غمگین بود
رفتن از خاک به آغوش خدا
انتخابش این بود
****
پرندهی سفید
برای شهید والامقام محسن حججی
جعفر مقیمیان
از گلوی زخمیاش
یک پرندهی سفید
رو به آسمان
پر کشید
مادرش شب گذشته
خواب دیده بود
مادری
با هزار آرزو، امید
آخر نماز بود
بغض کرد و اشک ریخت
گفت: «محسنم حماسه آفرید»
****
مدافع گلها
اکرمسادات هاشمی
دلیل این همه بیتابی
نگفته مادر من از چیست
پدر دوباره سفر رفتی
هوای خانهی ما ابریست
چهقدر منتظرت بودم
چهقدر کوچهی ما سرد است
دعای روز و شبم بابا!
چهقدر بیتو هوا سرد است
اگرچه باز دلم تنگ است
اگرچه خانهی ما ابریست
پدر! مدافع گلها باش
حرم کنار تو تنها نیست
****
در امتداد سورهی خورشید
عبدالرضا صمدی
آبیتر از دریا
آبیتر از هر بیکران هستی
چون دستهای سبز گلدسته
آیینهدار آسمان هستی
با بودنت
دست پلیدی از حرم دور است
با برق شمشیر تو شب کور است
مثل سپیده مهربان هستی
خورشید را بر سینهی گلدسته میکاری
امید را در قلبهای خسته میکاری
ارسال نظر در مورد این مقاله