سیدهاعظم سادات
سالها پیش وقتی که حرف از کشور سوریه میزدیم بیاختیار به یاد زیارت حرم حضرت زینب(س) میافتادیم و ضریح کوچک و باشکوه حضرت رقیه(س)؛ اما حالا چند سالی است که بهخاطر جنگی که این کشور را درگیر خود کرده، اسم سوریه ما را به یاد ناامنی، بیپناهی و آوارگی مردمی میاندازد که در بین قربانیان آن، کودکان زیادی هم حضور دارند.
جنگ داخلی کشور سوریه از سال 2011 میلادی، یعنی حدود شش سال پیش شروع شد و همزمان با بهار عربی یا بیداری اسلامی در کشورهای عربی بود. همانطور که در مطلب قبلی اشاره کردیم، بیداری اسلامی حرکتی بود که از طرف مخالفین بعضی از حکومتها که بیشترشان مردم همان جامعه بودند در مقابل حکومت، پادشاه یا رئیس جمهور آن کشور شکل گرفت؛ اما در کشور سوریه این جنبش یا اعلان مخالفت را عدهای که ظاهری مردمی داشتند، اما وابسته به گروه «جیشالنصره» بودند، بر علیه بشار اسد، رئیس جمهور سوریه شکل دادند. دلیل قدرتمندی «جبهةالنصره» و طولانی شدن جنگ، این است که این گروه از طرف سعودیهای عربستان، قطریها و ترکیه حمایت میشوند. ناگفته نماند که گروه تروریستی داعش(1) هم از این فرصت سوءاستفاده کرد تا آتش بیشتری بسوزاند.
ارتش «بشار اسد» هم تا امروز با تمام قوا از کشورش دفاع کرده؛ اما هنوز موفق به پیروزی قطعی و از بین بردن مخالفین خود نشده است. در این میان آسیب دیدن حرمهای حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) از طرف گروهکهای تروریستی باعث نگرانی مسلمانان جهان شده است. آنقدر که تعداد زیادی از مسلمانان کشورهای مختلفی مثل افغانستان، عراق یا پاکستان با اشتیاق به کشور سوریه رفتهاند و بسیاری از آنان پس از دلاوریهای بسیار، به شهادت رسیدهاند. در بین مدافعین حرم شعار زیبایی هست که بارها و بارها شنیدهایم: «کلنا عباسک یا زینب؛ همهی ما مثل عباس حامی تو هستیم ای زینب(س).»
در این جنگ داخلی تعداد زیادی جان خود را از دست داده یا زخمی شدهاند که در بین آنها کودکان و نوجوانان زیادی هم حضور دارند. بچههایی که شاید حالا تنها خواستهیشان داشتن امنیت و آرامش باشد. به امید روزی که کودکان سوری هم احساس امنیت و شادی را با تمام وجود احساس کنند.
پینوشت:
1. گروه تروریستی افراطی که در ماهنامهی بعدی در موردش بیشتر میخوانید.
ارسال نظر در مورد این مقاله