بازی

10.22081/hk.2018.65513

بازی


 

عباس عرفانی‌مهر

1- دو فروشگاه کنار هم هستند. بالای یکی نوشته: فروشگاه بازی‌های ایرانی و آن یکی نوشته: فروشگاه بازی‌های خارجی.

در داخل ویترین فروشگاه، سی‌دی‌های ایرانی، شخصیت‌های جذاب بازی‌ها به عنوان فروشنده‌های سی‌دی‌به‌دست و با قیافه‌های خندان ایستاده‌اند. چند دانش‌آموز که پشت کیف‌های‌شان که روی کول‌شان است، عکس شخصیت‌های بازی‌های ایرانی و شهدای هسته‌ای و عکس شهدای خلبان مانند شهید شیرودی است، ایستاده‌اند و در حال خرید از آن‌ها هستند. در داخل فروشگاه پر از گل و پروانه است.

در داخل فروشگاه سی‌دی‌های خارجی هم چند شخصیت اخموی بازی‌های رایانه‌ای خشن مانند تکن، زامبی و کامیت در حالتی که خون از بدن‌شان می‌چکد و خشن و زشت هستند، فروشنده هستند و سی‌دی‌به‌دست ایستاده‌اند. چند دانش‌آموز با قیافه‌های لاتی و موهای عجیب و غریب جلوی ویترین مغازه‌اند و پشت‌شان کوله است و روی کوله‌ها عکس‌های خشن بازی‌ها قرار دارد. از داخل کیف‌های‌شان چند مار بیرون آمده‌اند. در بین بچه‌ها چند حیوان وحشی مانند گرگ و روباه و سگ وحشی ایستاده‌اند و به ویترین نگاه می‌کنند.

2- در مدرسه همه‌ی دانش‌آموزان به صف ایستاده‌اند. اکثر دانش‌آموزان با قیافه‌های عجیب و غریب چاق و لاغر و عینکی، لباس بَت‌من و کامبت و مرد عنکبوتی پوشیده‌اند و با تعجب به هم نگاه می‌کنند. ناظم از پشت بلندگو می‌گوید: «دانش‌آموزانی که لباس فرم مدرسه را نپوشیده‌اند بیان بیرون تا به خدمت نمره‌ی انضباط‌شان برسم.»

3- یک پسربچه با قیافه‌ی اخمو و با لباس یکی از شخصیت‌های خشن تیکن در حالی که شمشیر دارد، مادرش را در گوشه‌ی اتاق با شمشیرش تهدید می‌کند و می‌گوید: «مامان‌جون! سی‌دی خارجی جنگی برام می‌خری یا نه؟» مادرش که وحشت کرده، به دیوار چسبیده و دست‌هایش بالاست، می‌گوید: «آره پسرم! هر چی تو بگی می‌خرم.» یک گربه وحشت کرده و در حال فرار است.

4- مادر: «پسرم بلند شو بریم خونه‌ی خاله.»

- نه مامان من تا انتقام مرگ خودمو از این هیولای خیکی نگیرم هیچ‌جا نمیام.

5- برگه‌ی امتحانی

آزمون

نام و نام خانوادگی: غم‌انگیز کشمش‌زاده

کلاس: هشتم ط دسته‌دار

 1- کوروش با دشمنان خود چگونه رفتار می‌کرد؟ (1نمره)

او ابتدا «R2» را نگه می‌داشت و سپس 3 بار «R1» را فشار می‌داد و دشمنانش را نابود می‌کرد.

2- اولین جنگ داریوش چه زمانی اتفاق افتاد و با که بود؟(1نمره)

همین دیشب و با زامبی‌ها بود.

3- علت شکست مادها چه بود؟

حمله‌ی غول مرحله‌ی آخر به مادها و خوردن خون آن‌ها.

6- پدر از اتاق دیگری فریاد می‌زند: «خوابیدی پسرم؟»

پسر در حالی که چراغ اتاق را خاموش کرد، روی تلویزیون یک پتو انداخته و زیرش نشسته و دارد پلی استیشن بازی می‌کند صدای خرو پف درمی‌آورد. خرررر... پف ف ف ف... یک چشمش را بسته و با چشم دیگرش درِ اتاق را نگاه می‌کند.

7- یک کودک که دماغش آمده و باد کرده، با تعجب و سی‌دی‌ به‌دست در حال نگاه کردن به تلویزیون است.

اخبارگو در حال گفتن اخبار در تلویزیون:

یک پسر 14 ساله در شهر شوت‌آباد، به دلیل این‌که 48 ساعت پلی‌استیشن بازی کرد، در همان حالت خشک شد و به مرکز تاکسی‌درمی منتقل گردید.

چند نفر امدادگر، آن بچه را، در حالتی که دسته‌ی پلی‌استیشن در دست دارد و قیافه‌اش خنده‌دار است در همان حالت خشک شده، روی برانکارد گذاشته‌اند و در حال بردن او هستند.

CAPTCHA Image