آاای آاای

10.22081/hk.2017.64604

آاای آاای


آاای آاای

- سلام آقای دکتر! چند روزه دندانم درد می‌کند.

- بیا جلو ببینم. ای بابا من که هیچی نمی‌بینم. دندان تو سالم است، ولی من بهت جایی رو معرفی می‌کنم که شاید بتونه بهت کمکی کنه. برو پیش آقای مشتری.

زمین پیش آقای مشتری رفت.

دندانم درد می‌کند.

- ولی این‌جا دندان‌پزشکی نیست و ما فقط این‌جا دل درد رو خوب می‌کنیم. شما باید بری پیش نپتون، اون می‌تونه کمکت کنه.

پیش نپتون رفت و آقای نپتون معاینه کرد. دید وضع زمین افتضاحه.

دید لای دندان‌های زمین زباله گیر کرده و اصلاً هیچ چیز قابل تشخیص نیست. لثه اوزون زمین زخمی شده بود و سوراخ.

دکتر گفت: «تو دندان‌هایت را از دست داده‌ای باید ایمپلنت کنی.»

عرفان آنجفی - اراک

یادداشت

دوست خوبم، سلام!

آقا عرفان! داستان «آی آی» یک داستان خیالی و در عین حال طنز است.

نگاه شما به زمین به عنوان یک موجود زنده قابل توجه بود. داستان شما زمین را نشان می‌دهد با همه‌ی درد و رنج‌هایی که انسان‌ها به او وارد کرده‌اند. سوژه‌ای بزرگ در داستانی کوتاه.

رابطه‌ی محتوا با متن و حجم ظاهری داستان یک رابطه‌ی درست باید باشد. نمی‌توان حرفی بزرگ را در کلمه‌ها و جمله‌های محدود جای داد. شما خواسته‌اید مشکل اصلی زمین که همان بی‌توجهی انسان‌ها به اوست را بیان کنید؛ اما یادتان رفته است گفتن چیزهایی که همه می‌دانند جالب نیست.

همه‌ی ما می‌دانیم زمین از این همه زباله، کثیف و زخمی است. همه‌ی ما می‌دانیم زمین هم از این همه زباله درد می‌کشد. بهتر بود شما چیزی را می‌گفتید که از چشم مخاطب دور باشد.

حالا یک سؤال هم پیش آمده است که چرا این همه درد را فقط باید زمین تحمل کند و هیچ راه حلی نباشد؟

مسلماً برای کاهش همین درد و رنج‌ها هم، هر کدام از ما می‌توانیم کمک باشیم.

باز هم بنویس.

آسمانه

 

CAPTCHA Image